نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 122
مسلمانان را به كشتن دادند و بر روى خليفه به حق پيامبر ص شمشير كشيدند از
گناه تبرئه كنيم؟! يا كسانى كه در" صفين" و" نهروان" اجتماع
كردند و سر به شورش در برابر وصى و جانشين پيامبر ص و برگزيده مسلمين برداشتند، و
خونهاى بى حساب ريختند، مشمول رضاى خدا بدانيم، و بگوئيم گرد و غبار عصيان نيز بر
دامان آنها ننشسته است؟! و از اين عجيبتر عذر كسانى است كه تمام اين مخالفتها را
به عنوان اينكه آنها" مجتهد" بودند و مجتهد معذور است توجيه مىكنند!
اگر بشود چنين گناهان عظيمى را به وسيله" اجتهاد" توجيه كرد ديگر هيچ
قاتلى را نمىتوان ملامت نمود، و يا حدود الهى را در باره او اجرا كرد، چرا كه
ممكن است اجتهاد كرده باشد.
و به تعبير ديگر در ميدان جمل يا صفين و يا نهروان دو گروه در مقابل هم
ايستادند كه قطعا هر دو بر حق نبودند، چرا كه جمع بين ضدين محال است، با اين حال
چگونه مىتوان هر دو را مشمول رضاى خدا دانست، در حالى كه مساله از مسائل پيچيده و
مشكلى نبود كه تشخيص آن ممكن نباشد؟ زيرا همه مىدانستند على ع يا بر طبق نص
پيامبر ص و يا با انتخاب مسلمين خليفه بر حق او است، در عين حال بر روى او شمشير
كشيدند، اين كار را چگونه مىتوان از طريق اجتهاد توجيه كرد؟! چرا شورش"
اصحاب رده" را در زمان ابو بكر از طريق اجتهاد توجيه نمىكنند و رسما آنها را
مرتد مىشمرند، اما شورشيان" جمل" و" صفين" و"
نهروان" را مبراى از هر گونه گناه مىدانند؟! به هر حال به نظر مىرسد كه
مساله تنزيه صحابه به طور مطلق يك حكم سياسى بوده كه گروهى بعد از پيامبر ص براى
حفظ موقعيت خود روى آن
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 122