منظور
از" بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلًا" همان
فرشتگانى است كه آنها را دختران خدا مىدانستند، و در عين حال معبود خود قرار
مىدادند، و شبيه و مانند او! واژه" كظيم" از ماده" كظم" (بر
وزن نظم) به معنى گلوگاه است، و به معنى بستن گلوى مشك آب بعد از پر شدن نيز آمده،
و لذا اين كلمه در مورد كسى كه قلبش مملو از خشم يا غم و اندوه است به كار مىرود.
اين تعبير به
خوبى حاكى از تفكر خرافى مشركان ابله در عصر جاهليت در مورد تولد فرزند دختر است
كه چگونه از شنيدن خبر ولادت دختر ناراحت مىشدند در عين حال فرشتگان را دختران
خدا مىدانستند!
***
باز در ادامه اين سخن مىافزايد:" آيا كسى را كه در
لابلاى زينتها پرورش مىيابد، و به هنگام گفتگو و كشمكش در بحث و مجادله نمىتواند
مقصود خود را بخوبى اثبات كند فرزند خدا مىدانيد و پسران را فرزند خود"؟! (أَ
وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ)
[1] در اينجا قرآن دو صفت از صفات زنان را كه در غالب آنها ديده مىشود
و از جنبه عاطفى آنان سرچشمه مىگيرد مورد بحث قرار داده، نخست علاقه شديد آنها به
زينتآلات، و ديگر عدم قدرت كافى بر اثبات مقصود خود به هنگام مخاصمه و جر و بحث
بخاطر حيا و شرم.
بدون شك
زنانى هستند كه تمايل چندانى به زينت ندارند، و نيز بدون شك علاقه به زينت
در" حد اعتدال" عيبى براى زنان محسوب نمىشود،
[1]" ينشو" از ماده" نشاء"
به معنى ايجاد چيزى است، و در اينجا به معنى تربيت شدن و پرورش يافتن است و"
حلية" به معنى زينت و" خصام" بحث و مجادله و كشمكش بر سر چيزى است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 21 صفحه : 28