نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 426
و اهل بيت است.
در نخستين آيه مىفرمايد: آنها اين وحى الهى را پذيرا نمىشوند" بلكه
مىگويند: او بر خدا دروغ و افترا بسته، و اينها زائيده فكر خود او است كه به خدا
نسبت مىدهد" (أَمْ يَقُولُونَ
افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً).
" در حالى كه اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مىنهد و قدرت اظهار اين آيات
را از تو مىگيرد" (فَإِنْ
يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ).
اين در حقيقت اشاره به استدلال منطقى معروفى است كه اگر كسى دعوى نبوت كند و
معجزات و آيات بينات بر دست و زبان او ظاهر شود، و مورد حمايت و نصرت الهى قرار
گيرد، اما او بر خدا دروغ بندد حكمت خداوند ايجاب مىكند كه آن معجزات و حمايتش را
از او بگيرد، و رسوايش سازد، همانگونه كه در آيه 44 تا 46 سوره حاقه آمده است: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ
لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ:" هر گاه او دروغى بر ما ببندد ما او را با قوت و
قدرت مىگيريم، و مجازات مىكنيم، و رگ قلب او را مىبريم".
تفسير نمونه ؛ ج20 ؛ ص426
تفسير اين جمله مفسران احتمالات ديگرى
نيز دادهاند، اما آنچه در بالا گفته شد از همه روشنتر به نظر مىرسد.
اين نكته نيز قابل توجه است كه يكى از نسبتهاى ناروا كه مشركان و كفار به
پيغمبر گرامى اسلام ص مىدادند اين بود كه او اجر رسالت خود را مودت خويشاوندانش
شمرده، و اين را بر خدا دروغ بسته است (به تناسب بحثى كه در آيات گذشته آمد) و آيه
فوق اين نسبت را نيز نفى مىكند.
ولى با اينحال مفهوم آيه منحصر در اين معنى نيست، زيرا طبق آيات ديگر قرآن
دشمنان پيامبر ص اين تهمت را در باره كل قرآن و وحى به ساحت قدس پيامبر ص
مىبستند، در آيه 38 يونس مىخوانيم: أَمْ
يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ:" بلكه مىگويند اين را بر خدا دروغ بسته، بگو اگر چنين است
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 426