نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 196
و يا شبهات واهى كه آن را علم مىپنداشتند، علومى را كه از سرچشمه وحى صادر
شده بود نفى مىكردند و به باد استهزا مىگرفتند، و به علوم اندك خود خوشحال بودند
و خويشتن را به كلى از انبيا بى نياز مىديدند [1]
***
اما قرآن نتيجه اين خودخواهى و غرور را در
آيات بعد چنين بيان كرده:
" هنگامى كه شدت عذاب ما را ديدند، عذابى كه براى ريشه كن كردن آنها نازل
شده بود و فرمان قطعى پروردگار را در زمينه نابوديشان به همراه داشت، از كرده خود
پشيمان شدند، خود را موجودى ضعيف و ناتوان ديدند و رو به درگاه حق آوردند و
فريادشان بلند شد و گفتند: اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم، و نسبت به
معبودهايى كه شريك او مىشمرديم كافر شديم"! (فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ
وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ).
***
" اما هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند ايمان آنها به حالشان سودى
نداشت" (فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ
لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا).
چرا كه به هنگام نزول" عذاب استيصال" درهاى توبه بسته مىشود، و
اصولا اينگونه ايمان اضطرارى فايده ايمان اختيارى را نمىتواند داشته باشد، و
زائيده آن شرائط فوق العاده است، به همين دليل هر گاه طوفان بلا فرو بنشيند راه
گذشته خود را از سر مىگيرند.
و نيز به همين دليل ايمان فرعون به هنگامى كه در ميان امواج نيل افتاد
[1] بعضى از مفسران احتمال دادهاند
كه ضمير" جاءهم" به پيامبران برگردد، بنا بر اين منظور از علوم، علوم
پيامبران است، و مراد از" فرحوا" خنده و استهزاى كفار به علوم انبيا
است، ولى اين تفسير بسيار بعيد به نظر مىرسد (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 196