نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 635
پرستش كنيد. ناگفته پيدا است كه اسلام در اينجا مانند بسيارى از موارد ديگر به
معنى وسيع كلمه يعنى تسليم در برابر فرمان خدا و ايمان و توحيد به كار رفته است،
يعنى چگونه ممكن است پيامبرى پيدا شود و نخست مردم را به ايمان و توحيد دعوت كند
سپس راه شرك را به آنها نشان دهد و يا اينكه چگونه ممكن است پيامبرى نتايج زحمات
پيامبران ديگر را كه به اسلام دعوت كردهاند بر باد دهد و آنها را متوجه كفر و شرك
سازد؟! آيه ضمنا اشاره سربستهاى به معصوم بودن پيامبران و عدم انحراف آنها از
مسير فرمان خدا مىكند [1]
نكته: بشر پرستى ممنوع است.
آيات فوق با صراحت تمام هر گونه پرستش غير خدا و مخصوصا بشر پرستى را محكوم
مىسازد و روح آزادگى و استقلال شخصيت را در انسان پرورش مىدهد همان روحى كه بدون
آن شايسته نام انسان نخواهد بود.
در طول تاريخ افراد زيادى را مىشناسيم كه پيش از آنكه به قدرت برسند چهرهاى
معصومانه داشتند و مردم را به حق و عدالت و حريت، آزادگى و ايمان دعوت مىكردند
اما هنگامى كه پايههاى قدرت آنها در اجتماع محكم شد كم كم مسير خود را تغيير داده
و گرايش به فرد پرستى و دعوت به سوى خويش كردند.
در حقيقت يكى از طرق شناسايى" داعيان حق" و" داعيان باطل"
همين است كه داعيان حق كه در رأس آنها پيامبران و امامان قرار داشتند در آن روز
كه
[1] در قرائت معروفى كه متن قرآن فعلى
طبق آن است جمله" وَ لا يَأْمُرَكُمْ" به صورت منصوب (با فتح راء) خواند شده و در حقيقت
عطف به جمله" يُؤْتِيَهُ اللَّهُ" در آيه قبل است و" لا" به عنوان تاكيد" ما" نافيه
كه در آيه قبل مىباشد ذكر شده، بنا بر اين جمله چنين مىشود:" و ما كان لبشر
ان يامركم ان تتخذوا الملائكة و النبيين اربابا".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 635