نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 606
ابراهيم ع به عنوان حنيف و مسلم، مىفرمايد:" او هرگز از مشركان
نبود" (وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ).
تا هر گونه ارتباطى ميان ابراهيم و بت پرستان عرب را نفى كند.
سؤال:
در اينجا ممكن است گفته شود: اگر ابراهيم را نتوانيم پيرو آئين موسى ع و مسيح
ع معرفى كنيم به طريق اولى نمىتوانيم او را مسلمان بدانيم، زيرا او هزاران سال
قبل از ظهور اسلام و پيغمبر اكرم ص بوده است؟ پس چرا قرآن او را به عنوان مسلم
معرفى كرده است؟
پاسخ اين سؤال از نكتهاى كه قبلا نيز به آن اشاره كردهايم روشن مىشود
كه" مسلم" در اصطلاح قرآن به معنى خصوص پيروان پيامبر اسلام ص نيست بلكه
اسلام به معنى وسيع كلمه، همان تسليم در برابر فرمان حق و توحيد كامل و خالى از هر
گونه شرك و بت پرستى است، كه ابراهيم ع پرچمدار آن بود.
***
بنا بر آنچه گفته شد معلوم شد كه ابراهيم پيرو هيچ يك از اين آئينها
نبوده، تنها چيزى كه در اينجا باقى مىماند اين است كه چه كسانى مىتوانند رابطه و
پيوند خود را با مكتب ابراهيم ع- به عنوان يك سند افتخار- اثبات كنند، و به تعبير
ديگر چگونه مىتوان خود را پيرو اين پيامبر بزرگ كه همه پيروان اديان الهى براى او
عظمت قائل هستند دانست.
در آخرين آيه مورد بحث، به اين معنى پرداخته و مىگويد:" سزاوارترين مردم
به ابراهيم آنها هستند كه از او پيروى كردند و اين پيامبر (پيامبر اسلام) و كسانى
كه به او ايمان آوردهاند مىباشند" (إِنَّ
أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ
الَّذِينَ آمَنُوا).
بنا بر اين مساله قرابت و خويشاوندى و يا مساله نژاد كه پيروان اديان مختلف
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 606