نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 489
2- هنگامى كه پيغمبر گرامى ص به اتفاق مسلمانان مشغول حفر خندق در اطراف مدينه
بود و با نظم خاصى مسلمانان، گروه گروه با سرعت و جديت، مشغول حفر خندق بودند تا
پيش از رسيدن سپاه دشمن، اين وسيله دفاعى، تكميل گردد، ناگهان در ميان خندق سنگ
سفيد بزرگ و سختى پيدا شد كه مسلمانان از شكستن و حركت دادن آن عاجز ماندند،"
سلمان" به حضور پيامبر ص رسيد و جريان را عرض كرد، پيامبر وارد خندق شد و
كلنگ را از سلمان گرفت و محكم بر روى سنگ فرود آورد، از برخورد كلنگ با سنگ،
جرقهاى جستن كرد، پيامبر ص تكبير فتح و پيروزى گفت، مسلمانان نيز با او هم صدا
شده و آهنگ تكبير در همه جا پيچيد، بار ديگر پيامبر ص كلنگ را بر سر سنگ فرود
آورده مجددا جرقهاى جستن كرد و قسمتى از سنگ شكست و صداى تكبير پيروزى پيامبر و
مسلمانان، فضاى اطراف را پر كرد، براى سومين بار، كلنگ را بلند كرد و بر بقيه سنگ
محكم كوبيد، مجددا از برخورد كلنگ با سنگ، جرقهاى جستن نمود و اطراف خود را روشن
ساخت، و بقيه سنگ درهم شكسته شد و براى سومين بار صداى تكبير در خندق پيچيد.
سلمان عرض كرد: امروز وضع عجيبى از شما مشاهده كردم! پيامبر ص فرمود: در ميان
جرقهاى كه بار اول جستن كرد، كاخهاى حيره و مدائن را ديدم و برادرم جبرئيل به من
بشارت داد كه آنها در زير پرچم اسلام قرار خواهند گرفت! در درون جرقه دوم كاخهاى
روم را ديدم، و هم او به من خبر داد كه در اختيار پيروانم قرار خواهد گرفت، در
سومين جرقه، كاخهاى صنعاء و سرزمين يمن را ديدم و او به من بشارت داد كه مسلمانان
بر آن پيروز مىشوند و من در آن حال، تكبير پيروزى گفتم، اى مسلمانان به شما مژده
باد! ...
مسلمانان راستين از خوشحالى در پوست نمىگنجيدند و خدا را شكر مىكردند. اما
منافقان، چهره در هم كشيده و با ناراحتى و به صورت اعتراض، گفتند:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 489