نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 309
1- مىدانيم كه اجزاء بدن انسان بارها از زمان كودكى تا هنگام مرگ عوض مىشود،
حتى سلولهاى مغزى با اينكه از نظر تعداد كم و زياد نمىشوند باز از نظر اجزاء عوض
مىگردند، زيرا از يك طرف" تغذيه" مىكنند و از سوى ديگر"
تحليل" مىروند و اين خود باعث تبديل كامل آنها با گذشت زمان است، خلاصه
اينكه در مدتى كمتر از ده سال تقريبا هيچ يك از ذرات پيشين بدن انسان باقى
نمىماند.
ولى بايد توجه داشت كه ذرات قبلى به هنگامى كه در آستانه مرگ قرار مىگيرند
همه خواص و آثار خود را به سلولهاى نو و تازه مىسپارند، به همين دليل خصوصيات
جسمى انسان از رنگ و شكل و قيافه گرفته، تا بقيه كيفيات جسمانى، با گذشت زمان ثابت
هستند و اين نيست مگر به خاطر انتقال صفات به سلولهاى تازه (دقت كنيد).
بنا بر اين آخرين اجزاى بدن هر انسانى كه پس از مرگ تبديل به خاك مىشود داراى
مجموعه صفاتى است كه در طول عمر كسب كرده و تاريخ گويايى است از سرگذشت جسم انسان
در تمام عمر! 2- درست است كه اساس شخصيت انسان را روح انسان تشكيل مىدهد، ولى
بايد توجه داشت كه" روح" همراه" جسم" پرورش و تكامل مىيابد،
و هر دو در يكديگر تاثير متقابل دارند و لذا همانطور كه دو جسم از تمام جهت با هم
شبيه نيستند دو روح نيز از تمام جهات با هم شباهت نخواهند داشت.
به همين دليل هيچ روحى بدون جسمى كه با آن پرورش و تكامل پيدا كرده نمىتواند
فعاليت كامل و وسيع داشته باشد. و لذا در رستاخيز بايد همان جسم سابق باز گردد، تا
روح با پيوستن به آن فعاليت خود را در يك مرحله عالىتر از سر گيرد و از نتائج
اعمالى كه انجام داده بهرهمند شود.
3- هر يك از ذرات بدن انسان تمام مشخصات جسمى او را در بر دارد يعنى اگر راستى
هر يك از سلولهاى بدن را بتوانيم پرورش دهيم تا به صورت يك انسان
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 309