نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 221
"
مثال" شمردهاند كه حال جمعيتى را كه در پيكار و مبارزه با دشمن سستى مىكنند
و به دنبال آن شكست مىخورند، و سپس درس عبرت گرفته و بيدار مىشوند و نهضت و
مبارزه را از نو شروع مىكنند و سرانجام پيروز مىگردند شرح مىدهد.
و طبق اين
تفسير جمله" موتوا" (بميريد) كه در آيه آمده، كنايه از شكست به دنبال
سستى و ركود است و جمله" احياهم" (خداوند آنها را زنده كرد) اشاره به
آگاهى و بيدارى و به دنبال آن پيروزى است.
طبق اين
تفسير رواياتى كه در اين زمينه وارد شده و آن را به صورت يك حادثه تاريخى تشريح
مىكند. رواياتى مجعول و اسرائيلى است! اما بايد گفت گر چه استفاده مساله"
شكست" و" پيروزى" به دنبال" سستى" و" بيدارى"
از آيه مزبور موضوع جالبى است ولى انكار نمىتوان كرد كه ظاهر آيه به صورت بيان يك
حادثه تاريخى مىباشد و نه تنها يك مثال! آيه حكايت حال جمعى از پيشينيان را بيان
مىكند كه به دنبال فرار از يك حادثه وحشتناك مردند و سپس خداوند آنها را زنده كرد
اگر غير عادى بودن حادثه سبب توجيه و تاويل آن شود بايد با تمام معجزات پيامبران
نيز اين كار را كرد.
خلاصه اگر
پاى اين گونه توجيهات و تفسيرها به قرآن كشيده شود، مىتوان علاوه بر انكار معجزات
پيامبران، غالب مباحث تاريخى قرآن را انكار كرد و آنها را از قبيل"
تمثيل" يا به تعبير امروز به شكل" سمبليك" دانست و مثلا
سرگذشت" هابيل" و" قابيل" را مثالى براى مبارزه عدالت و
حقجويى با قساوت و سنگدلى دانست و در اين صورت همه مباحث تاريخى قرآن ارزش خود را
از دست خواهد داد.
به علاوه با
اين تعبير نمىتوان همه رواياتى كه در زمينه تفسير آيه وارد شده است را ناديده
گرفت زيرا بعضى از آنها در متون معتبر نقل شده و نسبت جعل يا اسرائيلى بودن به
آنها بسيار نارواست.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 221