نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 220
" سپس
خداوند آنها را زنده كرد" تا ماجراى زندگى آنان درس عبرتى براى ديگران باشد (ثُمَّ
أَحْياهُمْ).
روشن است كه
منظور از" موتوا" (بميريد)، يك امر لفظى نيست، بلكه امر تكوينى خداوند
است كه بر سراسر جهان هستى و عالم حيات، حكومت مىكند يعنى خداوند، عوامل مرگ آنها
را فراهم ساخت، و به سرعت همگى از ميان رفتند، اين امر، همانند امرى است كه در آيه
82 سوره يس آمده: إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ
يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ:" امر او تنها اين است كه
هنگامى كه چيزى را اراده كند مىگويد ايجاد شو و فورا موجود مىشود"!
جمله" ثُمَّ أَحْياهُمْ" اشاره به زنده شدن آن
جمعيت، پس از مرگ است و همانگونه كه در شان نزول خوانديم به دعاى حزقيل پيامبر،
صورت گرفت، و از آنجا كه بازگشت آنان به حيات، يكى از نعمتهاى روشن الهى بود، (هم
از نظر خودشان، و هم از نظر عبرت مردم) در پايان آيه مىفرمايد:" خداوند نسبت
به بندگان خود احسان مىكند، ولى بيشتر مردم، شكر او را به جا نمىآورند" (إِنَّ
اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ).
نه تنها اين
گروه، بلكه همه انسانها مشمول الطاف و عنايات و نعمتهاى اويند.
نكتهها:
1- آيا اين
ماجرا يك حادثه تاريخى بوده يا تمثيل است؟
آيا آنچه در
داستان فوق آمده است يك حادثه واقعى تاريخى است كه قرآن به طور سر بسته به آن
اشاره كرده و شرح آن در روايات آمده است و يا از قبيل ذكر مثال براى مجسم ساختن
حقايق عقلى، در لباسهاى حسى است، از آنجا كه سرگذشت مزبور جنبههاى غير عادى دارد،
و هضم آن براى بعضى از مفسران مشكل شده از اينرو وقوع چنين حادثهاى را انكار
كردهاند و منظور از آيه را تنها يك
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 220