نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 493
نقل مىكند كه در برابر دانشمندان بنى اسرائيل كه به او اندرز دادند: از اين
نعمتهاى خداداد در راه رضاى او استفاده كن" چنين گفت:" إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدِي":" اينها مواهبى است كه من با علم و دانش خود به
دست آوردهام"! اين غافلان بيخبر هيچ فكر نمىكنند كه آن علم و دانش نيز
موهبتى از سوى خداست، آيا آنها اين علم و دانشى را كه سبب تدبير معاش و كسب
درآمدهاى فراوان مىشود خودشان به خودشان دادهاند؟ يا از ازل جزء ذاتشان بوده
است؟!.
بعضى از مفسران در تفسير اين جمله احتمال ديگرى نيز دادهاند و آن اينكه آنها
مىگويند: اين مواهب را خدا به خاطر اين به ما داده است كه عالم به لياقت و
استحقاق ما بوده.
اين احتمال گرچه در آيه مورد بحث امكان دارد ولى در آيه سوره قصص در مورد
قارون با توجه به كلمه" عندى" (نزد من) ممكن نيست، و مىتواند قرينهاى
بر آيه مورد بحث و ترجيح تفسير اول بوده باشد.
سپس قرآن در پاسخ اين افراد خودبين و كمظرفيت كه چون به نعمتى رسند به زودى
خود را گم مىكنند چنين مىگويد:" بلكه اين نعمت وسيله آزمايش آنها است ولى
اكثرشان نمىدانند" (بَلْ هِيَ
فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ).
هدف اين است كه با بروز حوادث سخت، و به دنبال آن رسيدن بر نعمتهاى بزرگ، آنچه
را در درون دارند آشكار كنند.
آيا به هنگام مصيبت مايوس، و به هنگام نعمت مغرور مىگردند؟
آيا در اين تحولات بيشتر به فكر خدا مىافتند، و يا غرق دنيا مىشوند؟
آيا خويشتن خويش را فراموش مىكنند و يا با توجه به ضعفهاى خود بيش از پيش به
ياد خدا خواهند بود؟
ولى افسوس كه بيشتر مردم فراموشكارند و از اين حقايق آگاه نيستند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 493