نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 447
اهل باطل با يكديگر در اينكه آيا اين حكم عموميت دارد يا نه ميان مفسران گفتگو
است:
بعضى تصور كردهاند كه اين" مخاصمه" ميان مسلمين و كفار است.
بعضى گفتهاند ميان مسلمانان و اهل قبله نيز ممكن است مخاصمه وجود داشته باشد،
و در اينجا از ابو سعيد خدرى حديثى نقل شده كه ما در عصر پيامبر ص هرگز فكر
نمىكرديم كه ميان ما مسلمانان مخاصمهاى باشد، مىگفتيم پروردگار ما يكى، پيامبر
ما يكى، و دين و آئين ما يكى است، با اينحال خصومت چگونه ممكن است؟ تا اينكه روز
صفين فرا رسيد و دو گروه كه هر دو به ظاهر مسلمان بودند (هر چند يكى مسلم واقعى
بود و ديگرى مدعى اسلام) شمشير به روى يكديگر كشيدند، گفتيم آرى آيه ما را هم شامل
مىشود! [1] ولى
آيات بعد نشان مىدهد كه اين مخاصمه در ميان پيامبران و مؤمنان از يك سو، و مشركان
و مكذبان از سوى ديگر خواهد بود.
در تاريخ اسلام معروف است كه عمر بعد از وفات پيامبر ص مرگ آن حضرت را منكر
بود، و مىگفت ممكن نيست پيامبر ص بميرد، او به سوى پروردگارش رفته همانگونه كه
موسى بن عمران چهل شب از قوم خود غائب شد، سپس به سوى آنها بازگشت، و اللَّه رسول
خدا نيز باز مىگردد، همانگونه كه موسى برگشت كسانى كه گمان كنند پيامبر مرده است
بايد دست و پايشان قطع شود! اين سخن به ابو بكر رسيد به سراغ او آمد و بعضى از
آيات را كه دلالت بر مرگ پيامبر داشت بر او خواند عمر خاموش شد، و گفت به خدا
سوگند اين اولين بار بود كه اين آيه را شنيدم [2]