responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 280

او جسدى افكنديم، سپس به درگاه خداوند انابه كرد، و به سوى او بازگشت" (وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى‌ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ‌).

" كرسى" به معنى" تخت پايه كوتاه" است، و چنين به نظر مى‌رسد كه سلاطين داراى دو نوع تخت بوده‌اند، تختى براى مواقع عادى بود كه پايه‌هاى كوتاهى داشت، و تختى براى جلسات رسمى و تشريفاتى كه پايه‌هاى بلند داشت، اولى را" كرسى" و دومى را" عرش" مى‌ناميدند.

" جسد" به معنى جسم بى‌روح است، و به گفته" راغب" در كتاب" مفردات" مفهومى محدودتر از مفهوم" جسم" دارد، زيرا جسد بر غير انسان اطلاق نمى‌شود (مگر به طور نادر) ولى جسم اعم است.

از اين آيه اجمالا استفاده مى‌شود كه موضوع آزمايش سليمان به وسيله جسد بى‌روحى بوده است كه بر تخت او در برابر چشمانش قرار گرفت، چيزى كه انتظار آن را نداشت، و اميد به غير آن بسته بود، ولى قرآن شرح بيشترى در اين زمينه نداده است.

مفسران و محدثان در اين زمينه اخبار و تفسيرهايى نقل كرده‌اند كه از همه موجه‌تر و روشنتر اين است كه:

" سليمان" آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود كه در اداره كشور و مخصوصا جهاد با دشمن به او كمك كنند، او داراى همسران متعدد بود با خود گفت: من با آنها همبستر مى‌شوم- تا فرزندان متعددى نصيبم گردد، و به هدفهاى من كمك كنند، ولى چون در اينجا غفلت كرد و" انشاء اللَّه"، همان جمله‌اى كه بيانگر اتكاى انسان به خدا در همه حال است، نگفت در آن زمان هيچ فرزندى از همسرانش تولد نيافت، جز فرزندى ناقص الخلقه، همچون جسدى بى‌روح كه آن را آوردند و بر كرسى او افكندند! سليمان سخت در فكر فرو رفت، و ناراحت شد كه چرا يك لحظه از خدا

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 19  صفحه : 280
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست