نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 245
بيان مىكرد قرآن ماجرايى را كه در يك دادرسى براى داود پيش آمد شرح مىدهد:
نخست خطاب به پيامبر اسلام ص كرده، مىگويد:" آيا داستان شاكيانى كه از
ديوار محراب داود بالا رفتند به تو رسيده است"؟! (وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا
الْمِحْرابَ).
" خصم" در اصل معنى مصدرى دارد، و به معنى نزاع كردن است، ولى بسيار
مىشود كه به طرفين نزاع نيز" خصم" مىگويند، اين كلمه بر مفرد و جمع هر
دو اطلاق مىشود، و گاه جمع آن به صورت" خصوم" آمده است.
" تسوروا" از ماده" سور" به معنى ديوار بلندى است كه
اطراف خانه يا شهر را گرفته باشد، ولى بايد توجه داشت كه اين ماده در اصل به معنى
پريدن و بالا رفتن است.
" محراب" به معنى صدر مجلس و يا غرفههاى فوقانى است، و چون محل
عبادت در آن قرار مىگرفته تدريجا به معنى" معبد" به كار رفته است، و در
استعمالات روزمره خصوصا به مكانى كه امام جماعت براى اقامه نماز جماعت مىايستد
گفته مىشود.
در" مفردات" از بعضى نقل شده كه" محراب" مسجد را از اين
نظر محراب گفتهاند كه محل حرب و جنگ با شيطان و هواى نفس است.
***
به هر حال با اينكه" داود" محافظين و مراقبين فراوانى در اطراف
خود داشت، طرفين نزاع از غير راه معمولى از ديوار محراب و قصر او بالا رفتند، و
ناگهان در برابر او ظاهر گشتند، چنان كه قرآن در ادامه اين بحث مىگويد:
" ناگهان آنها بر داود وارد شدند (بىآنكه اجازهاى گرفته باشند و يا
اطلاع قبلى بدهند) لذا داود از مشاهده آنها وحشت كرده زيرا فكر مىكرد قصد سويى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 245