نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 433
زبانش باز مىشود و چون جاى انكار نيست زبان نيز اعتراف مىكند.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از شهادت زبان تكلم معمولى نباشد بلكه
تكلمى همچون تكلم ساير اعضا از درونش بر خيزد نه از برون! (در مورد تعداد گواهان
در آن دادگاه عظيم، و چگونگى گواهى آنان به خواست خدا ذيل آيات 19- 23 سوره فصلت
مشروحتر از اين سخن خواهيم گفت).
آخرين سخن اينكه گواهى اعضا مربوط به كفار و مجرمان است، و گرنه مؤمنان
حسابشان روشن است، لذا در حديثى از امام باقر ع مىخوانيم:
" ليست تشهد الجوارح على مؤمن، انما تشهد على من حقت عليه كلمة العذاب،
فاما المؤمن فيعطى كتابه بيمينه، قال اللَّه عز و جل فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ
يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا":
" اعضاى پيكر انسان بر ضد مؤمن گواهى نمىدهد، بلكه گواهى بر ضد كسى
مىدهد كه فرمان عذاب بر او مسلم شده، و اما مؤمن نامه اعمالش را به دست راست او
مىدهند (و خودش آن را مىخواند) همانگونه كه خداوند متعال فرموده:
آنها كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده شد (با سرفرازى و افتخار) نامه
اعمال خود را مىخوانند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد" [1]
در آيه بعد اشاره به يكى از عذابهايى مىكند كه ممكن است خداوند در همين دنيا
اين گروه مجرم را به آن مبتلا سازد، عذابى دردناك و وحشتزا، مىفرمايد:" اگر
بخواهيم چشمان آنها را محو مىكنيم"! (وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى أَعْيُنِهِمْ) [2]
[2]" طمسنا" از ماده"
طمس" (بر وزن شمس) به معنى محو كردن و از بين بردن آثار چيزى است، و در اينجا
اشاره به محو نور چشم يا محو خود چشم است بطورى كه چيزى از آن باقى نماند، و به
كلى محو گردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 433