ب- مؤمن عاشق هدايت مردم است، و از گمراهى آنها رنج مىبرد، حتى بعد از شهادتش نيز آرزو مىكند اى كاش ديگران مقامات او را مىديدند و ايمان مىآوردند!.
ج- محتواى دعوت انبياء خود بهترين گواه بر هدايت و حقانيت آنهاست (و هم مهتدون).
د- دعوت به سوى اللَّه بايد خالى از هر گونه چشمداشت پاداش باشد تا اثر كند.
ه- گاهى گمراهيها عامل مخفى و پنهانى ندارد بلكه ضلال مبين و آشكار است و بت پرستى و شرك مصداق روشن" ضلال مبين" محسوب مىشود.
و- مردان حق بر واقعيات تكيه مىكنند و گمراهان بر موهومات و پندارها.
ز- اگر شوم و نكبتى وجود داشته باشد سرچشمه آن خود انسان و اعمال او است.
ح-" اسراف" عامل بسيارى از بدبختيها و انحرافات است.
ط- وظيفه پيامبران و رهروان راه آنها" بلاغ مبين" و دعوت آشكار در همه زمينههاست، خواه مردم پذيرا شوند يا نشوند.
ى- اجتماع و جمعيت از عوامل مهم پيروزى و عزت و قوت است (و عززناهما بثالث).
ك- خداوند براى درهم كوبيدن ياغيان سركش لشكرهاى عظيم آسمان و زمين را بسيج نمىكند، بلكه با يك اشارت همه چيز آنها را در هم مىكوبد.
ل- ميان شهادت و بهشت فاصلهاى وجود ندارد و شهيد قبل از آنكه از مركب بر زمين بيفتد در آغوش حور العين قرار مىگيرد [1]
[1] در اين زمينه روايت مشروحى از پيامبر گرامى اسلام نقل شده كه در جلد 3 صفحه 172 (ذيل آيه 169 آل عمران) آورديم.