نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 129
به بيان ندارد.
سپس دومين گفتارى را كه براى ابطال دعوت پيامبر ص مطرح مىساختند بيان مىكند
مىفرمايد:" آنها مىگويند اين (قرآن) جز دروغ بزرگى كه به خدا بسته شده چيز
ديگرى نيست"! (وَ قالُوا ما هذا إِلَّا
إِفْكٌ مُفْتَرىً).
" افك" (بر وزن فكر) چنان كه قبلا هم گفتهايم به معنى هر چيزى است
كه از صورت اصلى دگرگون شود، لذا بادهاى مخالف را" مؤتفكات" مىگويند،
سپس به دروغ و تهمت و هر سخن خلافى" افك" گفته شده ولى به گفته
بعضى" افك" به دروغهاى بزرگ گفته مىشود.
با اينكه تعبير به" افك" براى متهم ساختن پيامبر ص به دروغ كافى بود
ولى آنها با كلمه" مفترى" آن را تاكيد مىكردند، بىآنكه هيچ دليلى بر
اين ادعاى خويش داشته باشند.
و بالآخره سومين اتهامى را كه به پيامبر ص بستند تهمت" سحر" بود،
چنان كه در پايان آيه مورد بحث مىخوانيم" كسانى كه كافر شدند هنگامى كه حق
به سراغشان آمد گفتند: اين چيزى جز سحر آشكار نيست"! (وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِ لما جاءهم إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ).
عجب اينكه اين گروه گمراه هر سه تهمت خود را با صريحترين تاكيد كه همان حصر
است بيان مىكردند، يك جا مىگفتند اين فقط سحر است جاى ديگر مىگفتند: اين فقط
دروغ است، و بالآخره در جاى سوم مىگفتند: او فقط مىخواهد شما را از معبودهاى
نياكان باز دارد.
البته اين سه نسبت ناروا با هم تضادى ندارد- هر چند آنها از كلام ضد و نقيض
ابا نداشتند- بنا بر اين دليلى ندارد كه طبق گفته بعضى از مفسران ما هر يك از اين
تهمتها را به گروهى از كافران نسبت دهيم.
اين نكته نيز قابل توجه است كه در مرتبه اول و دوم قرآن جمله:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 18 صفحه : 129