نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 73
با توجه به اين بحث اجمالى، به شرح آيات باز گرديم:
نخست مىفرمايد:" اگر از آنها سؤال كنى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده
است بطور قطع در پاسخ مىگويند" اللَّه" (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ
الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ).
اين تعبير كه در آيات ديگر قرآن نيز ديده مىشود (سوره عنكبوت آيه 61- 63، زمر
38، زخرف 9) از يك سو دليل بر اين است كه مشركان هرگز منكر توحيد خالق نبودند، و
نمىتوانستند خالقيت را براى بتها قائل شوند، تنها به شرك در عبادت و شفاعت بتها
معتقد بودند.
و از سوى ديگر دليل بر فطرى بودن توحيد و تجلى اين نور الهى در سرشت همه
انسانها است.
سپس مىگويد حال كه آنها به توحيد خالق معترفند:" بگو حمد و ستايش مخصوص
اللَّه است كه خالق همه چيز مىباشد نه بتها كه خود مخلوق اويند، ولى اكثر آنها
نمىدانند و نمىفهمند كه عبادت بايد منحصر به خالق جهان باشد" (قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ).
***
سپس به مساله" مالكيت" حق مىپردازد چرا كه بعد از ثبوت خالقيت
نياز به دليل ديگرى بر مالكيت او نيست، مىفرمايد:" از آن خدا است آنچه در
آسمان و زمين است" (لِلَّهِ ما
فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
بديهى است آن كس كه" خالق" و" مالك" است مدبر امور جهان
نيز مىباشد و به اين ترتيب بخشهاى سه گانه توحيد (توحيد خالقيت، توحيد مالكيت و
توحيد ربوبيت) ثابت مىگردد.
و كسى كه چنين است از همه چيز بى نياز و شايسته هر گونه ستايش است به همين
دليل در پايان آيه مىافزايد:" خداوند غنى و حميد است" (إِنَّ اللَّهَ هُوَ
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 73