نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 339
شكسته شود، مهرى را كه بر اينگونه اشياء مىزنند" خاتم" مىگويند، و
از آنجا كه در گذشته گاهى از گلهاى سفت و چسبنده براى اين مقصد استفاده مىكردند
لذا در متون بعضى از كتب معروف لغت در معنى خاتم مىخوانيم" ما يوضع على
الطينة" (چيزى بر گل مىزنند) [1] اينها همه به خاطر آن است كه اين كلمه از ريشه"
ختم" به معنى" پايان" گرفته شده، و از آنجا كه اين كار (مهر زدن)
در خاتمه و پايان قرار مىگيرد نام" خاتم" بر وسيله آن گذارده شده است.
و اگر مىبينيم يكى از معانى" خاتم" انگشتر است آن نيز به خاطر همين
است كه نقش مهرها را معمولا روى انگشترهايشان مىكندند، و به وسيله انگشتر نامهها
را مهر مىكردند، لذا در حالات پيامبر ص و ائمه هدى ع و شخصيتهاى ديگر از جمله
مسائلى كه مطرح مىشود نقش خاتم آنها است.
مرحوم" كلينى" در" كافى" از امام صادق ع چنين نقل مىكند:
ان خاتم رسول اللَّه كان من فضة نقشه محمد رسول اللَّه:
" انگشتر پيامبر از نقره بود و نقش آن محمد رسول اللَّه بود" [2] در بعضى از
تواريخ آمده است كه يكى از حوادث سال ششم هجرى اين بود كه پيامبر انگشتر نقش دارى
براى خود انتخاب فرمود و اين به خاطر آن بود كه به او عرض كردند پادشاهان نامههاى
بدون مهر را نمىخوانند [3] در كتاب" طبقات" نيز آمده است هنگامى كه پيامبر گرامى اسلام تصميم
گرفت دعوت خود را گسترش دهد، و به پادشاهان و سلاطين روى زمين نامه بنويسد دستور
داد انگشترى برايش ساختند كه روى آن" محمد رسول اللَّه" حك شده
[1] لسان العرب و قاموس اللغة ماده
ختم (الخاتم ما يوضع على الطينة).
[2] اين خبر را بيهقى نيز در سنن جلد
10 صفحه 128 آورده است.