responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 17  صفحه : 338

اين نكته نيز قابل توجه است كه خاتم انبياء بودن، به معنى" خاتم المرسلين" بودن نيز هست، و اينكه بعضى از دين‌سازان عصر ما براى مخدوش كردن مساله خاتميت به اين معنى چسبيده‌اند كه قرآن پيامبر اسلام ص را خاتم انبياء شمرده، نه" خاتم رسولان" اين يك اشتباه بزرگ است، چرا كه اگر كسى خاتم انبياء شد به طريق اولى خاتم رسولان نيز هست، زيرا مرحله" رسالت" مرحله‌اى است فراتر از مرحله" نبوت" (دقت كنيد).

اين سخن درست به اين مى‌ماند كه بگوئيم: فلان كس در سرزمين حجاز نيست، چنين كسى مسلما در مكه نخواهد بود، اما اگر بگوئيم در مكه نيست، ممكن است در نقطه ديگرى از حجاز باشد، بنا بر اين اگر پيامبر را" خاتم المرسلين" مى‌ناميد ممكن بود" خاتم انبياء" نباشد، اما وقتى مى‌گويد او" خاتم انبياء" است، مسلما" خاتم رسولان" نيز خواهد بود، و به تعبير مصطلح نسبت" نبى" و" رسول" نسبت" عموم و خصوص مطلق" است (باز هم دقت كنيد).

نكته‌ها:

1-" خاتم" چيست؟

" خاتم" (بر وزن حاتم) آن گونه كه ارباب لغت گفته‌اند به معنى چيزى است كه به وسيله آن پايان داده مى‌شود، و نيز به معنى چيزى آمده است كه با آن اوراق و مانند آن را مهر مى‌كنند.

در گذشته و امروز اين امر معمول بوده و هست كه وقتى مى‌خواهند در نامه يا ظرف يا خانه‌اى را ببندند و كسى آن را باز نكند روى در، يا روى قفل آن ماده چسبنده‌اى مى‌گذارند، و روى آن مهرى مى‌زنند كه امروز از آن تعبير به" لاك و مهر" مى‌شود.

و اين به صورتى است كه براى گشودن آن حتما بايد مهر و آن شى‌ء چسبنده‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 17  صفحه : 338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست