نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 319
لذا در پايان آيه به همين نكته اشاره كرده مىفرمايد:" كسى كه نافرمانى
خدا و پيامبرش را كند گرفتار گمراهى آشكارى شده است" (وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا
مُبِيناً).
راه سعادت گم مىكند و به بيراهه و بدبختى كشيده مىشود، چرا كه فرمان خداوند
عالم، مهربان و فرستاده او را كه ضامن خير و سعادت او است ناديده گرفته و چه
ضلالتى از اين آشكارتر؟!
***
سپس به داستان معروف" زيد" و همسرش"
زينب" كه يكى از مسائل حساس زندگانى پيامبر گرامى اسلام ص است و ارتباط با
مساله همسران پيامبر ص كه در آيات پيشين گذشت دارد پرداخته چنين مىگويد:" به
خاطر بياور زمانى را كه به كسى كه خداوند به او نعمت داده بود، و تو نيز به او
نعمت بخشيده بودى مىگفتى همسرت را نگاهدار" و از خدا بپرهيز (وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ
أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ).
منظور از نعمت خداوند همان نعمت هدايت و ايمان است كه نصيب" زيد بن
حارثه" كرده بود، و نعمت پيامبر ص اين بود كه وى را آزاد كرد و همچون فرزند
خويش گراميش داشت.
از اين آيه استفاده مىشود كه ميان زيد و زينب، مشاجرهاى در گرفته بود و اين
مشاجره ادامه يافت و در آستانه جدايى و طلاق قرار گرفت، و با توجه به جمله"
تقول" كه فعل مضارع است پيامبر ص كرارا و مستمرا او را نصيحت مىكرد و از
جدايى و طلاق باز مىداشت.
آيا اين مشاجره به خاطر عدم توافق وضع اجتماعى زينب با زيد بود كه او از يك
قبيله سرشناس و اين يك برده آزاد شده بود؟
يا به خاطر پارهاى از خشونتهاى اخلاقى زيد؟
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 319