نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 318
آنها را بر چيد كه شرح آن به خواست خدا خواهد آمد [1]
تفسير: سنتشكنى بزرگ
مىدانيم روح اسلام" تسليم" است، آنهم" تسليم بى قيد و شرط در
برابر فرمان خدا" اين معنى در آيات مختلفى از قرآن با عبارات گوناگون منعكس
شده است، از جمله در آيه فوق است كه مىفرمايد:" هيچ مرد و زن با ايمانى حق
ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش مطلبى را لازم بدانند اختيارى از خود در برابر
فرمان خدا داشته باشند" (وَ ما كانَ
لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ
يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ).
آنها بايد اراده خود را تابع اراده حق كنند، همانگونه كه سر تا پاى وجودشان
وابسته به او است.
" قضى" در اينجا به معنى" قضاى تشريعى" و قانون و فرمان و
داورى است و بديهى است كه نه خدا نيازى به اطاعت و تسليم مردم دارد و نه پيامبر
چشمداشتى، در حقيقت مصالح خود آنها است كه گاهى بر اثر محدود بودن آگاهيشان از آن
با خبر نمىشوند ولى خدا مىداند و به پيامبرش دستور مىدهد.
اين درست به آن مىماند كه يك طبيب ماهر به بيمار مىگويد در صورتى به درمان
تو مىپردازم كه در برابر دستوراتم تسليم محض شوى، و از خود ارادهاى نداشته باشى،
اين نهايت دلسوزى طبيب را نسبت به بيمار نشان مىدهد و خدا از چنين طبيبى برتر و
بالاتر است.
[1] اقتباس از تفسير" مجمع
البيان" و تفسير" قرطبى" و" الميزان"، و تفسير" فخر
رازى" و" فى ظلال" و تفسيرهاى ديگر ذيل آيات مورد بحث، و
همچنين" سيره ابن هشام" جلد اول صفحه 264 و" كامل ابن اثير"
جلد 2 صفحه 177.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 318