نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 199
نازل شد و دستور فوق را آورد، از آن به بعد پيامبر به او فرمود: تو" زيد
بن حارثه" اى، و مردم او را" مولى رسول اللَّه" مىخواندند [1] و نيز گفتهاند
كه:" ابو حذيفة" غلامى به نام" سالم" داشت، او را آزاد كرد، و
فرزند خود ناميد، هنگامى كه آيه فوق نازل شد او را به نام" سالم" مولى
ابى حذيفه ناميدند [2] ولى از
آنجا كه گاه انسان بر اثر عادت گذشته، يا سبق لسان، و يا اشتباه در تشخيص نسب
افراد، ممكن است كسى را به غير پدرش نسبت دهد و اين از حوزه اختيار انسان بيرون
است، خداوند عادل و حكيم، چنين كسى را مجازات نخواهد كرد، لذا در ذيل آيه
مىافزايد:" هر گاه خطايى در اين مورد مرتكب شويد گناهى بر شما نيست" (وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ).
" ولى آنچه را از روى عمد و اختيار مىگوئيد مورد مجازات قرار خواهد
گرفت" (وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ) [3]" و هميشه خداوند، غفور و رحيم است" (وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً).
گذشتهها را بر شما مىبخشد، سهو و نسيان و اشتباه و خطا را مورد عفو قرار
مىدهد، اما هر گاه بعد از نزول اين حكم، از روى عمد و اختيار مخالفت كنيد و افراد
را به غير نام پدرانشان بخوانيد، و رسم نادرست" پسرخواندگى" و"
پدرخواندگى" را ادامه دهيد خداوند بر شما نخواهد بخشيد.
بعضى از مفسران گفتهاند: موضوع خطا شامل مواردى مىشود كه انسان
[1]" روح المعانى" جلد 21
صفحه 131 ذيل آيه مورد بحث.
[3] مفسران گفتهاند كلمه"
ما" در اينجا" موصوله" است و از نظر اعراب،" مبتدا" است
و" خبر" آن محذوف است، و در تقدير چنين بوده:" لكن ما تعمدت قلوبكم
فانكم تؤاخذون به".
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 199