responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 58

و بقيه را به لطف پروردگار وامى‌گذارد.

***
اما كار خير را بنگر كه چه قدرت‌نمايى مى‌كند؟ چه بركات عجيبى دارد؟ يك قدم براى خدا برداشتن و يك دلو آب از چاه براى حمايت مظلوم ناشناخته‌اى كشيدن، فصل تازه‌اى در زندگانى موسى مى‌گشايد، و يك دنيا بركات مادى و معنوى براى او به ارمغان مى‌آورد، گمشده‌اى را كه مى‌بايست ساليان دراز به دنبال آن بگردد در اختيارش مى‌گذارد.

و آغاز اين برنامه زمانى بود كه ملاحظه كرد" يكى از آن دو دختر كه با نهايت حيا گام برمى‌داشت و پيدا بود از سخن گفتن با يك جوان بيگانه شرم دارد به سراغ او آمد، و تنها اين جمله را گفت: پدرم از تو دعوت مى‌كند تا پاداش و مزد آبى را كه از چاه براى گوسفندان ما كشيدى بتو بدهد"! (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا).

برق اميدى در دل او جستن كرد گويا احساس كرد واقعه مهمى در شرف تكوين است، و با مرد بزرگى روبرو خواهد شد، مرد حق‌شناسى كه حتى حاضر نيست زحمت انسانى، حتى به اندازه كشيدن يك دلو آب بدون پاداش بماند، او بايد يك انسان نمونه يك مرد آسمانى و الهى باشد، اى خداى من! چه فرصت گرانبهايى؟

آرى آن پير مرد كسى جز شعيب پيامبر خدا نبود كه ساليان دراز مردم را در اين شهر به خدا دعوت كرده و نمونه‌اى از حق‌شناسى و حق پرستى بود، امروز كه مى‌بيند دخترانش زودتر از هر روز به خانه بازگشتند جويا مى‌شود، و هنگامى كه از جريان كار آگاه مى‌گردد تصميم مى‌گيرد دين خود را به اين جوان ناشناس هر كه باشد ادا كند.

موسى حركت و به سوى خانه شعيب آمد، طبق بعضى از روايات دختر براى‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست