responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 57

را متحمل گردد، و براى اينكه سربار مردم نباشيم چاره‌اى جز اين نيست كه اين كار را ما انجام دهيم.

***
موسى از شنيدن اين سخن سخت ناراحت شد، چه بى‌انصاف مردمى هستند كه تمام در فكر خويشند و كمترين حمايتى از مظلوم نمى‌كنند؟! جلو آمد دلو سنگين را گرفت و در چاه افكند، دلوى كه مى‌گويند چندين نفر مى‌بايست آن را از چاه بيرون بكشند، با قدرت بازوان نيرومندش يك تنه آن را از چاه بيرون آورد، و" گوسفندان آن دو را سيراب كرد" (فَسَقى‌ لَهُما).

مى‌گويند: هنگامى كه نزديك آمد و جمعيت را كنار زد به آنها گفت شما چه مردمى هستيد كه به غير خودتان نمى‌انديشيد؟ جمعيت كنار رفتند و دلو را به او دادند و گفتند" بسم اللَّه"! اگر مى‌توانى آب بكش، چرا كه مى‌دانستند دلو به قدرى سنگين است كه تنها با نيروى ده نفر از چاه بيرون مى‌آيد، آنها موسى را تنها گذاردند ولى موسى با اينكه خسته و گرسنه و ناراحت بود، نيروى ايمان به ياريش آمد و بر قدرت جسميش افزود و با كشيدن يك دلو از چاه همه گوسفندان آن دو را سيراب كرد.

" سپس به سايه روى آورد و به درگاه خدا عرض كرد خدايا هر خير و نيكى بر من فرستى من به آن نيازمندم" (ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ).

آرى او خسته و گرسنه بود، او در آن شهر غريب و تنها بود و پناهگاهى نداشت، اما در عين حال بيتابى نمى‌كند، آن قدر مؤدب است كه حتى به هنگام دعا كردن صريحا نمى‌گويد خدايا چنين و چنان كن، بلكه مى‌گويد:" هر خيرى كه بر من فرستى به آن نيازمندم" يعنى تنها احتياج و نياز خود را بازگو مى‌كند

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 57
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست