نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 271
سپس مىافزايد:" مساكن و جايگاههاى آنها براى شما آشكار است" (و
ويرانههاى شهرهايشان در سرزمين حجر و يمن بر سر راهتان) (وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ).
شما همه سال در مسافرتهايتان براى تجارت، به سوى يمن و شام، از سرزمين"
حجر" كه در شمال جزيره عرب، و" احقاف" كه در جنوب و نزديكى يمن
قرار دارد مىگذريد و ويرانههاى شهرهاى عاد و ثمود را با چشم خود تماشا مىكنيد،
چرا عبرت نمىگيريد؟! سپس به علت اصلى بدبختى آنها اشاره كرده مىگويد:"
شيطان اعمالشان را براى آنها زينت كرده بود، و در نتيجه آنها را از راه حق بازداشته
بود" (وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ
أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ).
" در حالى كه چشم بينا و عقل و خرد داشتند"، فطرت آنها بر توحيد و
تقوى بود، و پيامبران الهى نيز بقدر كافى راه را به آنها نشان داده بودند (وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ).
بعضى از مفسران اين جمله را به معنى داشتن چشم بينا و عقل و درك كافى، و بعضى
به معنى دارا بودن فطرت سالم، و بعضى به معنى استفاده از راهنمايى پيامبران
دانستهاند.
هيچ مانعى ندارد كه همه اينها در معنى آيه جمع باشد، اشاره به اينكه آنها جاهل
قاصر نبودند، بلكه قبلا بخوبى حق را مىشناختند، و جدان بيدار داشتند، عقل و خرد
كافى، و پيامبران به آنها اتمام حجت كردند، ولى با اينهمه نداى عقل و و جدان، دعوت
انبياء را رها كرده به دنبال وسوسههاى شيطانى افتادند و روز به روز اعمال زشت و
شومشان در نظرشان زيباتر جلوه كرد، و بجايى رسيدند كه راهى براى بازگشت نبود،
قانون آفرينش، اين چوبهاى خشك و بى بار و بر را به آتش كشيد كه" سزا خود همين
است مربى برى را"!
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 271