نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 27
و تنها
فرزندش همو بود، او از بيمارى شديدى رنج مىبرد، دست به دامن اطباء زد نتيجهاى
نگرفت، به كاهنان متوسل شد آنها گفتند كه اى فرعون ما پيشبينى مىكنيم كه از درون
اين دريا انسانى به اين كاخ گام مىنهد كه اگر از آب دهانش به بدن اين بيمار
بمالند بهبودى مىيابد! فرعون و همسرش آسيه در انتظار چنين ماجرايى بودند كه
ناگهان روزى صندوقچهاى را كه بر امواج در حركت بود، نظر آنها را جلب كرد، دستور
داد مامورين فورا به سراغ صندوق بروند، و آن را از آب بگيرند، تا در آن چه باشد؟
صندوق مرموز
در برابر فرعون قرار گرفت، ديگران نتوانستند، در آن را بگشايند، آرى مىبايست در
صندوق نجات موسى بدست خود فرعون گشوده شود و گشوده شد! هنگامى كه چشم همسر فرعون
به چشم كودك افتاد، برقى از آن جستن كرد و اعماق قلبش را روشن ساخت و همگى- مخصوصا
همسر فرعون- مهر او را به دل گرفتند، و هنگامى كه آب دهان اين نوزاد مايه شفاى
بيمار شد اين محبت فزونى گرفت [1] اكنون به
قرآن باز مىگرديم و خلاصه اين ماجرا را از زبان قرآن مىشنويم:
***
قرآن
مىگويد:" خاندان فرعون، موسى را (از روى امواج نيل) بر گرفتند تا دشمن آنان
و مايه اندوهشان گردد"! (فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ
لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً).
"
التقط" از ماده" التقاط" در اصل به معنى رسيدن به چيزى بىتلاش و كوشش
است، و اينكه به اشياء گم شدهاى كه انسان پيدا مىكند،" لقطه"
[1] اين قسمت از روايت ابن عباس كه در
تفسير" فخر رازى" آمده، و روايات ديگرى كه در تفسير" ابو
الفتوح" و" مجمع البيان" آمده است اقتباس شده.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 27