نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 178
از اين امور پاك، و روحشان از اين آلودگيها منزه است.
آنچه سبب محروميت انسان از مواهب سراى آخرت مىشود در حقيقت همين دو است،
برترىجويى (استكبار) و" فساد در زمين" كه همه گناهان در آن جمع است،
چرا كه هر چه خدا از آن نهى كرده حتما بر خلاف نظام آفرينش انسان و تكامل وجود
بوده، بنا بر اين ارتكاب آن نظام زندگى او را بر هم مىزند لذا مايه فساد در زمين
است.
حتى مساله" استعلاء" و برترىجويى خود يكى از مصاديق" فساد در
ارض" است، ولى اهميت فوق العاده آن سبب شده است كه بالخصوص مطرح گردد.
در شرح حال و سرنوشت قارون ديديم آنچه مايه بدبختى و هلاك و نابودى او شد همان
استكبار و برترىجويى بود.
در روايات اسلامى مخصوصا روى اين مساله بسيار تكيه شده است، تا آنجا كه در
حديثى از امير مؤمنان على ع مىخوانيم:
ان لرجل ليعجبه ان يكون شراك نعله اجود من شراك نعل صاحبه فيدخل تحتها!:
" گاه مىشود كه انسان از اين لذت مىبرد كه بند كفش او از بند كفش دوستش
بهتر باشد و به خاطر همين داخل تحت اين آيه مىشود، (چرا كه اينهم شاخه كوچكى از
برترىجويى است!) [1] جالب
اينكه صاحب تفسير" كشاف" بعد از ذكر اين حديث جملهاى مىگويد كه:"
بعضى از طمعكاران علو را در آيه مورد بحث به فرعون مىزنند به مقتضى إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ (قصص- 4) و فساد را به قارون به مقتضاى وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ (قصص- 77) و مىگويند كسى كه مثل فرعون و قارون نباشد بهشت
و سراى جاويدان از آن او است، و به اين ترتيب تنها فرعون و قارون و امثال اين دو
را از بهشت بيرون مىفرستند، و بقيه را از آن خود مىدانند! اينها