نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 11
" فرعون
استكبار و سلطهگرى و برترىجويى در زمين كرد" (إِنَّ
فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ).
او بنده
ضعيفى بود كه بر اثر جهل و نادانى شخصيت خود را گم كرد و تا آنجا پيشرفت كه دعوى
خدايى نمود.
تعبير
به" الارض" (زمين) اشاره به سرزمين مصر و اطراف آن است، و از آنجا كه يك
قسمت مهم آباد روى زمين در آن روز آن منطقه بوده اين واژه به صورت مطلق آمده است.
اين احتمال نيز وجود دارد كه الف و لام، براى عهد و اشاره به سرزمين مصر باشد.
به هر حال او
براى تقويت كردن پايههاى استكبار خود به چند جنايت بزرگ دست زد:
نخست"
كوشيد در ميان مردم مصر تفرقه بيندازد" (وَ
جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً).
همان سياستى
كه در طول تاريخ پايه اصلى حكومت مستكبران را تشكيل مىداده است، چرا كه حكومت يك
اقليت ناچيز بر يك اكثريت بزرگ جز با برنامه" تفرقه بينداز و حكومت كن"
امكانپذير نيست! آنها هميشه از" توحيد كلمه" و" كلمه توحيد"
وحشت داشته و دارند، آنها از پيوستگى صفوف مردم به شدت مىترسند، و به همين دليل
حكومت طبقاتى تنها راه حفظ آنان است، همان كارى كه فرعون و فراعنه در هر عصر و
زمان كرده و مىكنند.
آرى فرعون
مخصوصا مردم مصر را به دو گروه مشخص تقسيم كرد:" قبطيان" كه بوميان آن
سرزمين بودند، و تمام وسائل رفاهى و كاخها و ثروتها و پستهاى حكومت در اختيار آنان
بود.
و"
سبطيان" يعنى مهاجران بنى اسرائيل كه به صورت بردگان و غلامان و كنيزان در
چنگال آنها گرفتار بودند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 11