نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 102
دست از بهانهگيرى برنداشتند، و باز به راههاى انحرافى خود ادامه دادند
مىگويد:
" هنگامى كه حق از نزد ما براى آنها آمد گفتند: چرا به اين پيامبر مثل
همان چيزى كه به موسى داده شد اعطا نگرديده است"؟! (فَلَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا لَوْ لا
أُوتِيَ مِثْلَ ما أُوتِيَ مُوسى).
چرا عصاى موسى در دست او نيست؟ چرا يد بيضا ندارد؟ چرا دريا براى او شكافته
نمىشود؟ چرا دشمنانش غرق نمىشوند؟ چرا و چرا؟! ...
قرآن به پاسخ اين بهانهجويى پرداخته مىگويد:" مگر بهانهجويانى همانند
اينها معجزاتى را كه در گذشته به موسى داده شد انكار نكردند"؟! (أَ وَ لَمْ يَكْفُرُوا بِما أُوتِيَ مُوسى مِنْ قَبْلُ).
" مگر نگفتند اين دو (موسى و هارون) دو نفر ساحرند كه دست به دست هم
دادهاند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر كدام از آنها كافريم"! (قالُوا سِحْرانِ تَظاهَرا وَ قالُوا إِنَّا بِكُلٍّ
كافِرُونَ).
تعبير به" سحران" با اينكه قاعدتا" ساحران" بايد گفته شود
براى شدت تاكيد است، چرا كه عرب وقتى در مورد كسى مؤكدا سخن مىگويد او را
عين" عدالت" يا" ظلم" و يا" سحر" مىشمرد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه مراد از" سحران" دو معجزه بزرگ
موسى" عصا" و" يد بيضاء" باشد.
و اگر گفته شود كه اين انكارها چه ارتباطى با مشركان مكه دارد؟ اين مربوط به
فرعونيان كفرپيشه است، پاسخ آن روشن است و آن اينكه منظور اين است كه مساله بهانه
جويى چيز تازهاى نيست، اينها همه از يك قماشند و سخنانشان شباهت زيادى با هم دارد
و خط و روش و برنامه آنها يكى است.
تفسير روشن آيه فوق همان بود كه گفتيم ولى جمعى از مفسران آيه را طور ديگرى
تفسير كردهاند و گفتهاند: منظور از"
سِحْرانِ تَظاهَرا" حضرت موسى و پيامبر
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 102