نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 496
مىكند نشان مىدهد كه اين كار هميشگى آنها بود.
هر يك از اين نه گروهك، رئيس و رهبرى داشتند و احتمالا هر كدام به قبيلهاى
منتسب بودند.
***
مسلما با ظهور صالح و آئين پاك و مصلح او، عرصه بر اين گروهكها تنگ شد،
اينجا بود كه طبق آيه بعد" گفتند: بيائيد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او و
خانوادهاش شبيخون مىزنيم و آنها را بقتل مىرسانيم، سپس به ولى دم آنها مىگوئيم
كه ما هرگز از هلاكت خانواده آنها خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق
هستيم"! (قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ
لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا
مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ).
" تقاسموا" فعل امر است، يعنى همگى شركت كنيد در سوگند ياد كردن و
تعهد كنيد بر انجام اين توطئه بزرگ، تعهدى كه بازگشت و انعطافى در آن نباشد.
جالب اينكه آنها به" اللَّه" قسم ياد كردند، كه نشان مىدهد آنها
غير از پرستش بتها معتقد به اللَّه خالق زمين و آسمان نيز بودند، و در مسائل مهم
به نام او سوگند ياد مىكردند، و نيز نشان مىدهد كه آنها آن قدر مست و مغرور
بودند كه اين جنايت بزرگ خود را با نام خدا انجام دادند! گويى مىخواهند عبادت و
يا خدمتى خداپسندانه انجام دهند، و اين است راه و رسم مغروران از خدا بيخبر و
گمراه.
" لنبيتنه" از ماده" تبييت" به معنى شبيخون زدن و حمله
غافلگيرانه شبانه است، اين تعبير نشان مىدهد كه آنها در عين حال از طرفداران صالح
بيم داشتند و از قوم و قبيلهاش وحشت مىكردند، لذا براى اينكه به مقصود خود برسند
و در عين حال گرفتار خشم طرفداران او نشوند، ناچار نقشه حمله شبانه را طرح
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 496