نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 495
49- آنها گفتند: بيائيد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او (صالح) و خانوادهاش
شبيخون مىزنيم و آنها را به قتل مىرسانيم سپس به ولى دم او مىگوئيم ما هرگز از
هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم! 50- آنها نقشه مهمى
كشيدند و ما هم نقشه مهمى، در حالى كه آنها خبر نداشتند.
51- بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد؟ كه ما آنها و قومشان را همگى نابود كرديم!
52- اين خانههاى آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان خالى مانده، و در اين نشانه روشنى
است براى كسانى كه آگاهند.
53- ما كسانى را كه ايمان آورده و تقوا پيشهكرده بودند نجات داديم.
تفسير: توطئه نه گروهك مفسد در وادى القرى
در اينجا بخش ديگرى از داستان صالح و قومش را مىخوانيم كه بخش گذشته را تكميل
كرده و پايان مىدهد، و آن مربوط به توطئه قتل صالح از ناحيه 9 گروهك كافر و منافق
و خنثى شدن توطئه آنها است.
مىگويد" در آن شهر (وادى القرى) نه گروهك بودند كه فساد در زمين
مىكردند و اصلاح نمىكردند" (وَ كانَ فِي
الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ).
با توجه به اينكه" رهط" در لغت به معنى جمعيتى كمتر از ده يا كمتر
از چهل نفر است روشن مىشود كه اين گروههاى كوچك كه هر كدام براى خود خطى داشتند،
در يك امر مشترك بودند و آن فساد در زمين و به هم ريختن نظام اجتماعى و مبادى
اعتقادى و اخلاقى بود، و جمله" لا يصلحون" تاكيدى بر اين امر است چرا كه
گاه انسان فسادى مىكند و بعد پشيمان مىشود و در صدد اصلاح برمىآيد ولى مفسدان
واقعى چنين نيستند، دائما به فساد ادامه مىدهند و هرگز در صدد اصلاح نيستند.
مخصوصا با توجه به اينكه" يفسدون" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 495