نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 433
تعبير صحيح نبود (دقت كنيد).
***
به هر حال، سليمان با اين لشكر عظيم حركت كرد" تا به سرزمين مورچگان
رسيدند" (حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ).
در اينجا مورچهاى از مورچگان، همنوعان خود را مخاطب ساخت و گفت:
" اى مورچگان داخل لانههاى خود شويد تا سليمان و لشكريانش شما را پايمال
نكنند در حالى كه نمىفهمند"! (قالَتْ
نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ
سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ) [1] در
اينكه چگونه اين مورچه از حضور سليمان و لشكريانش در آن سرزمين آگاه شد و چگونه
صداى خود را به گوش ديگران رسانيد سخن داريم كه در نكتهها بخواست خدا خواهد آمد.
ضمنا از اين جمله استفاده مىشود كه عدالت سليمان حتى بر مورچگان ظاهر و آشكار
بود چرا كه مفهومش اين است كه اگر آنها متوجه باشند حتى مورچه ضعيفى را پايمال
نمىكنند، و اگر پايمال كنند بر اثر عدم توجه آنها است.
***
" سليمان با شنيدن اين سخن تبسم كرد و خنديد" (فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها:
در اينكه چه چيز سبب خنده سليمان شد مفسران سخنان گوناگونى دارند:
ظاهر اين است كه نفس اين قضيه مطلب عجيبى بود كه مورچهاى همنوعان خود را از
لشكر عظيم سليمان بر حذر دارد و آنها را به عدم توجه نسبت دهد، اين امر عجيب سبب
خنده سليمان شد.
بعضى نيز گفتهاند اين خنده شادى بود چرا كه سليمان متوجه شد حتى
[1] بعضى از مفسران تصريح كردهاند
كه" تاء" در" نملة" براى بيان وحدت است و مؤنث آوردن فعل نيز
براى مراعات ظاهر كلمه است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 433