نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 432
از اين تعبير استفاده مىشود كه لشكريان سليمان، هم بسيار زياد بودند و هم تحت
نظام خاص.
" حشر" از ماده" حشر" (بر وزن نشر) به معنى بيرون ساختن
جمعيت از قرارگاه و حركت دادن آنها به سوى ميدان مبارزه و مانند آن است، از اين
تعبير و همچنين از تعبيرى كه در آيه بعد مىآيد استفاده مىشود كه سليمان به سوى
نقطهاى لشكركشى كرده بود، اما اين كداميك از لشكركشىهاى سليمان است؟
به درستى معلوم نيست، بعضى از آيه بعد كه سخن از رسيدن سليمان به" وادى
نمل" (سرزمين مورچگان) مىگويد چنين استفاده كردهاند كه آن منطقهاى بوده
است در نزديكى طائف، و بعضى گفتهاند منطقهاى بوده است در نزديك شام.
ولى به هر حال چون بيان اين موضوع تاثيرى در جنبههاى اخلاقى و تربيتى آيه
نداشته، سخنى از آن به ميان نيامده است.
ضمنا اين بحث كه ميان جمعى از مفسران درگير شده كه آيا همه انسانها و جن و
پرندگان از لشكريان او بودهاند (بنا بر اين كلمه" من" بيانيه است) و يا
اينكه قسمتى از آنها لشكر او را تشكيل مىدادهاند" و در اين صورت"
من" تبعيضيه است) تقريبا بحث زائدى به نظر مىرسد، چون بدون شك، سليمان بر كل
روى زمين حكومت نداشت و قلمرو حكومتش منطقه شام و بيت المقدس و احتمالا بعضى نواحى
اطراف بود.
و حتى از آيات بعد استفاده مىشود كه او سلطهاى بر سرزمين يمن هنوز پيدا
نكرده بود و بعد از ماجراى" هدهد" و تسليم ملكه سبأ بر آنجا تسلط يافت.
جمله" تفقد الطير" در آيات بعد نشان، مىدهد كه در ميان پرندگانى كه
سر بر فرمان او بودند، يك هدهد وجود داشت كه وقتى سليمان او را نديد جوياى حالش
شد، اگر تمام پرندگان بودند و از جمله هزاران هدهد، اين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 432