نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 351
آمده است تكميل مىكند.
مىفرمايد:" اگر ما اين قرآن را بر بعضى از مردم عجم (غير عرب و غير
فصيح) نازل مىكرديم" ... (وَ لَوْ
نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ).
***
" و او اين آيات را بر آنها مىخواند هرگز به وى ايمان
نمىآوردند" (فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ
ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ).
قبلا گفتيم واژه" عربى" گاه به معنى كسى مىآيد كه از نژاد عرب
باشد، و گاه به معنى" كلام فصيح" است، و عجمى در مقابل آن نيز دو معنى
دارد: نژاد غير عرب، و كلام غير فصيح، و در آيه فوق هر دو معنى محتمل است، ولى
بيشتر به نظر مىرسد كه اشاره به" نژاد غير عرب" بوده باشد.
يعنى نژادپرستى و تعصبهاى قومى آنها بقدرى شديد است كه اگر قرآن بر فردى غير
عرب نازل مىشد، امواج تعصبها مانع از پذيرش آن مىگرديد، تازه حالا كه بر مردى
شريف از خانواده اصيل عربى، و با بيانى رسا و گويا، نازل شده، و در كتب آسمانى
پيشين نيز بشارت آن آمده، و علماى بنى اسرائيل نيز به آن گواهى دادهاند، بسيارى
از آنها ايمان نمىآورند، چه رسد اگر پيامبرشان اصلا چنين شرائطى را نداشت.
***
سپس براى تاكيد بيشتر مىافزايد:" اين گونه ما قرآن را در دلهاى
مجرمان وارد مىكنيم" (كَذلِكَ
سَلَكْناهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ).
با بيانى رسا، و با زبان مردى كه از ميان خودشان برخاسته، و به اخلاق و آهنگ
سخن او آشنا هستند، و با محتوايى كه تاييد آن در كتب پيشين آمده است، خلاصه آن را
با تمام شرائطى كه پذيرش آن را سهل و آسان و مطبوع سازد به دلهاى اين قوم گنهكار
مىفرستيم، ولى اين دلهاى بيمار از پذيرش آن، امتناع مىكنند،
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 351