نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 28
آيه بعد پاسخ
همه اينها را در يك جمله كوتاه چنين بيان مىكند:" ببين چگونه براى تو مثلها
زدند، و به دنبال آن گمراه شدند، آن چنان كه قدرت پيدا كردن راه را ندارند" (انْظُرْ
كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا).
اين جمله
تعبير گويايى است از اين واقعيت كه آنها در مقابل دعوت حق و قرآنى كه محتواى آن
شاهد گوياى ارتباطش با خدا است به يك مشت سخنان واهى و بى اساس دست زده و
مىخواهند با اين حرفهاى بى پايه، چهره حقيقت را بپوشانند.
اين درست به
اين ماند كه شخصى در مقابل استدلالات منطقى ما به يك مشت بهانهجوئيها كه آثار
سستى آن كاملا نمايان است دست بزند، ما بى اينكه بخواهيم تك تك از سخنان او را
پاسخ دهيم مىگوئيم ببين با چه حرفهاى واهى مىخواهد در مقابل دليل منطقى بايستد؟!
و براستى سخنان آنها در تمام قسمتهايش چنين بود، زيرا:
اولا: چرا
پيامبر از جنس فرشتگان باشد؟ بلكه به عكس عقل و دانش مىگويد بايد انسان رهبر
انسان باشد، تا همه دردها، خواستها، نيازها، مشكلات و مسائل زندگى او را كاملا درك
كند، تا يك سرمشق عملى براى او در همه زمينهها باشد، تا مردم بتوانند از او در
همه برنامهها الهام گيرند، اگر فرشتهاى نازل مىشد مسلما اين هدفها تامين
نمىگشت، مردم مىگفتند: اگر او سخن از زهد و بى اعتنايى به دنيا مىگويد فرشته
است و نيازى ندارد، اگر دعوت به پاكدامنى و عفت مىكند از طوفان غريزه جنسى خبر
ندارد، و دهها" اگر" همانند آن.
ثانيا: چه
لزومى دارد همراه بشر فرشتهاى براى تصديق او بيايد؟ مگر
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 28