نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 186
آنها است، منتها گردن در فارسى، و" رقبه" و" عنق" در عربى
به خاطر اينكه عضو مهم بدن انسان است به صورت كنايه از خود انسان ذكر مىشود، فى
المثل افراد ياغى را گردنكش و افراد زورگو را گردن كلفت، و افراد ناتوان را گردن
شكسته مىگويند! البته در تفسير" اعناق" در اينجا احتمالات ديگرى نيز
دادهاند: از جمله اينكه" اعناق" به معنى" رؤسا"، يا به
معنى" گروهى از مردم" مىباشد كه همه اين احتمالات ضعيف است.
***
سپس به موضعگيرى مشركان و كافران در برابر قرآن اشاره كرده،
مىفرمايد:" هر ذكر تازهاى از سوى خداوند رحمان براى آنها بيايد از آن اعراض
مىكنند" (وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ
الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ).
تعبير به" ذكر" اشاره به اين واقعيت است كه قرآن بيدار كننده و آگاه
كننده است، در تمام آيات و سورههايش، اما اين گروه از بيدارى و آگاهى فرار
مىكنند!.
و تعبير به" الرحمن" اشاره به اين است كه نزول اين آيات از سوى
پروردگار از" رحمت عامه" او سرچشمه مىگيرد كه همه انسانها را بدون
استثناء به سعادت و كمال دعوت مىكند.
و نيز ممكن است براى تحريك حس شكرگزارى مردم باشد كه اين سخنان از سوى خداوندى
است كه نعمتهايش سر تا پاى شما را فرا گرفته، چگونه در برابر ولى نعمت خود اين
چنين اعراض مىكنيد، و اگر او در مجازات شما عجله نمىكند آنهم از رحمت او است.
تعبير به" محدث" (تازه و جديد) اشاره به اين است كه آيات قرآن يكى
پس از ديگرى نازل مىگردد، و هر كدام محتواى تازهاى دارد، اما چه سود كه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 186