responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 99

عرض كرد يا رسول اللَّه انها هدى!:" اى پيامبر خدا اين قربانى است"! فرمود:

اركبها ويلك!:" واى بر تو مى‌گويم سوار شو"! [1] در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت رسيده نيز روى همين مطلب تاكيد شده است از جمله" ابو بصير" از" امام صادق" ع نقل مى‌كند كه در تفسير آيه فوق فرمود:

ان احتاج الى ظهرها ركبها، من غير ان يعنف عليها و ان كان لها لبن حلبها حلابا لا ينهكها:

" اگر نياز به سوارى دارد بر آن سوار شود، ولى آن حيوان را به زحمت نيفكند، و اگر شير دارد شيرش را بدوشد، اما براى دوشيدن شير آن را در فشار قرار ندهد" [2] در واقع دستور فوق دستورى است معتدل و حد وسط در ميان دو كار افراطى و خارج از رويه، از يك سو بعضى احترام حيوانات قربانى را اصلا نگاه نمى‌داشتند و گاه قبل از محل آنها را ذبح كرده و از گوشتشان استفاده مى‌نمودند كه در آيه 2 سوره مائده از آن نهى شده (لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لَا الْهَدْيَ وَ لَا الْقَلائِدَ).

و از سوى ديگر بعضى آن چنان راه افراط را پيش مى‌گرفتند كه به مجرد اينكه نام قربانى بر حيوان گذارده مى‌شد نه از شير آن استفاده مى‌كردند و نه بر آن سوار مى‌شدند، هر چند از راه دور به سوى مكه مى‌آمدند كه در آيه مورد بحث اين معنى مجاز شمرده شده است.

تنها ايرادى كه ممكن است بر تفسير فوق گرفته شود اين است كه در آيات گذشته سخن از حيوانات قربانى در ميان نبود، چگونه ضمير به آن باز مى‌گردد؟

اما با توجه به اينكه حيوانات قربانى مسلما يكى از مصداقهاى" شعائر اللَّه" است كه در آيه قبل به آن اشاره شده و بعدا نيز خواهد آمد پاسخ اين ايراد روشن‌


[1] تفسير كبير فخر رازى جلد 23 صفحه 33.

[2] نور الثقلين جلد 3 صفحه 497.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست