نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 55
و مخصوصا
آنها را به صورت شش گروه بيان كرد، در اينجا مىفرمايد:" اين دو دسته- مؤمنان
و غير مؤمنان- در باره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند" (هذانِ
خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ) [1]
طوائف پنجگانه كفار از يك سو و مؤمنان راستين از سوى ديگر، و اگر درست دقت كنيم
مىبينيم كه اساس اختلافات همه اديان به اختلاف در باره ذات و صفات خدا باز
مىگردد و نتيجه آن به مساله نبوت و معاد كشيده مىشود، بنا بر اين لزومى ندارد كه
ما در اينجا كلمه" دين" را در تقدير بگيريم و بگوئيم مخاصمه آنها در دين
پروردگارشان است بلكه واقعا ريشه اختلافات به اختلاف در توحيد باز مىگردد، و
اصولا تمام اديان تحريف يافته و باطل به نوعى از شرك گرفتارند كه آثارش در همه
عقائد آنها ظاهر مىشود.
سپس چهار نوع
مجازات كافرانى را كه دانسته و آگاهانه حق را انكار كردند بيان مىكند:
نخست از لباس
آنها شروع كرده مىگويد:" كسانى كه كافر شدند لباسهايى از آتش براى آنها
بريده مىشود" (فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ
مِنْ نارٍ).
اين جمله
ممكن است اشاره به آن باشد كه واقعا قطعاتى از آتش به صورت لباس براى آنها بريده و
دوخته مىشود!، و يا كنايه از اين باشد كه آتش دوزخ از هر سو آنها را مانند لباس
احاطه مىكند.
ديگر اينكه
مايع سوزان و جوشان" حميم دوزخ" بر سر آنها ريخته مىشود" (يُصَبُّ
مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ) [2]
[1] كلمه" خصمان" تثنيه است در حالى
كه" اختصموا" كه فعل آن است به صورت جمع آمده، اين به خاطر آن است كه
اين دو خصم، دو نفر نيستند، بلكه دو گروهند، بعلاوه اين دو گروه در دو صف قرار
ندارند بلكه در صفوف مختلف قرار گرفته و هر گروه به مبارزه با سايرين برمىخيزد.