نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 507
و بعضى آن را به معنى كوتاه شدن يكى و طولانى شدن ديگرى كه به صورت تدريجى
انجام مىيابد دانستهاند كه پيدايش فصول نيز با آن مربوط است.
و بالآخره بعضى آن را به معنى دگرگونيهايى از قبيل گرما و سرما و حوادث ديگرى
كه در شب و روز صورت مىگيرد دانستهاند [1] ولى ناگفته پيدا است كه اين تفسيرها هيچگونه منافاتى با هم
ندارند و ممكن است همه آنها در مفهوم جمله" يقلب" جمع باشد.
بدون شك- همانگونه كه علم ثابت كرده است- هم آمد و شد شب و روز و هم تغييرات
تدريجى آنها براى انسان جنبه حياتى دارد، و درس عبرتى است براى" اولى الأبصار".
تابش يك نواخت آفتاب، درجه حرارت هوا را بالا مىبرد و موجودات زنده را
مىسوزاند، اعصاب را خسته مىكند، اما هنگامى كه در لابلاى اين تابش پردههاى ظلمت
شب قرار مىگيرد آن را كاملا تعديل مىكند.
تغييرات تدريجى روز و شب كه سر چشمه پيدايش فصول چهارگانه است عامل بسيار
مؤثرى براى بارور شدن گياهان و حيات تمام موجودات زنده و نزول بارانها و ذخيره آب
در زمينها است [2]
***
آخرين آيه مورد بحث به يكى از مهمترين چهرههاى نظام آفرينش كه از روشنترين دلائل
توحيد است يعنى مساله حيات در صورتهاى متنوعش اشاره كرده مىگويد:" خداوند هر
جنبندهاى را از آبى آفريد" (وَ اللَّهُ
خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ).
[1] تفسير كبير فخر رازى، و تفسير
مجمع البيان، و تفسير روح المعانى.
[2] در اين زمينه در جلد هشتم تفسير
نمونه صفحه 228 (ذيل آيه 6 سوره يونس) نيز بحث كردهايم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 507