نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 505
و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست، و همانند سطح زمين داراى
ناهمواريهاى فراوان است، و از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است [1] بر اين سخن
مىتوان اين نكته دقيق را افزود كه به عقيده دانشمندان تكون تگرگ در آسمان به اين
طريق است كه دانههاى باران از ابر جدا مىشود، و در قسمت فوقانى هوا به جبهه سردى
برخورد مىكند و يخ مىزند، سپس طوفانهاى كوبندهاى كه در آن منطقه حكمفرما است
گاهى اين دانهها را مجددا به بالا پرتاب مىكند، و بار ديگر اين دانهها به داخل
ابرها فرو مىرود و لايه ديگرى از آب به روى آن مىنشيند كه به هنگام جدا شدن از
ابر مجددا يخ مىبندد، و گاهى اين موضوع چندين بار تكرار مىشود و هر زمان لايه
تازهاى روى آن مىنشيند تا تگرگ به اندازهاى درشت شود كه ديگر طوفان نتواند آن
را به بالا پرتاب كند، اينجا است كه راه زمين را به پيش مىگيرد و فرود مىآيد، و
يا اينكه طوفان فرو مىنشيند و بدون مانع به طرف زمين حركت مىكند [2] با توجه به اين
مطلب، نكته علمى كه در كلمه" جبال" در اينجا نهفته است روشنتر مىشود،
زيرا به وجود آمدن تگرگهاى درشت و سنگين در صورتى امكان پذير است كه تودههاى ابر
متراكم گردند، تا هنگامى كه طوفان دانه يخ زده تگرگ را به ميان آن پرتاب مىكند
مقدار بيشترى آب به خود جذب نمايد، و اين تنها در آنجاست كه تودههاى ابر بسان
كوههاى مرتفع در جهت بالا قرار گيرد و منبع قابل ملاحظهاى براى تكون تگرگ شود
(دقت كنيد) [3]
[3] در جمله" و يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ من برد" سه بار كلمه" من" تكرار شده است كه
از نظر ادبيات عرب نخستين آنها" من ابتدائيه" است، و دومين آن نيز تناسب
با" ابتدائيه" دارد و اما سومين" من" طبق تفاسيرى كه در بالا
گفته شد متفاوت است، بنا بر تفسير اول" من بيانيه" خواهد بود، و مفهوم
جمله اين مىشود: خداوند از آسمان از كوههايى كه از تگرگ است تگرگهايى فرو
مىفرستد (بنا بر اين مفعول" ينزل" محذوف است) و آن كلمه"
البرد" بوده كه از قرينه كلام فهميده مىشود، اما بنا بر تفسير دوم و تفسير
سوم كه ما انتخاب كرديم" من" يا زائد خواهد بود (چنان كه در تفسير روح
المعانى از اخفش در اينجا نقل شده) و يا تبعيضيه است (دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 505