نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 392
يارانش در اين زمينه به گفتگو و مشاوره نشست و حتى بر خورد خود را با عايشه
تغيير داد، و مدتى طولانى از او كنارهگيرى نمود، و رفتارهاى ديگرى كه همه حاكى از
اين است كه پيامبر ص طبق اين روايت شايعه را تا حد زيادى پذيرا شد.
اين موضوع نه تنها با مقام عصمت سازگار نيست، بلكه يك مسلمان با ايمان و ثابت
القدم نيز نبايد اين چنين تحت تاثير شايعات بيدليل قرار گيرد، و اگر شايعه در فكر
او تاثير ناخودآگاهى بگذارد در عمل نبايد روش خود را تغيير دهد و تسليم آن گردد،
تا چه رسد به معصوم كه مقامش روشن است.
آيا مىتوان باور كرد كه عتابها و سرزنشهاى شديدى كه در آيات بعد خواهد آمد كه
چرا گروهى از مؤمنان تحت تاثير اين شايعه قرار گرفتند؟ چرا مطالبه چهار شاهد
ننمودند؟ شامل شخص پيامبر ص نيز بشود؟! اين يكى از ايرادهاى مهمى است كه ما را در
صحت اين شان نزول لا اقل گرفتار ترديد مىكند.
2- با اينكه ظاهر آيات چنين نشان مىدهد كه حكم مربوط به" قذف"
(نسبت اتهام عمل منافى عفت) قبل از داستان" افك" نازل شده است، چرا
پيامبر ص در همان روز كه چنين تهمتى از ناحيه" عبد اللَّه بن ابى سلول"
و جمعى ديگر پخش شد، آنها را احضار نفرمود و حد الهى را در مورد آنها اجرا نكرد؟
(مگر اينكه گفته شود كه آيه قذف و آيات مربوط به افك همه يك جا نازل شده و يا به
تعبير ديگر آن حكم نيز به تناسب اين موضوع تشريع گرديده كه در اين صورت اين ايراد
منتفى مىشود ولى ايراد اول كاملا به قوت خود باقى است) [1] و اما در مورد شان نزول دوم، مشكل از اين
بيشتر است چرا كه:
اولا: مطابق اين شان نزول كسى كه مرتكب تهمت زدن شد، يك نفر