responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 297

در بيان حقايق از ناحيه ما و پيامبران ما كوتاهى نشده است، مقصر خود شما هستيد كه چشم روى هم گذارده و راه انحراف پيش گرفته و لجوجانه و سرسختانه به آن ادامه مى‌دهند.

نكته‌ها:

1- معنى چند لغت: [اساطير، رب، ملكوت، عرش‌]

" اساطير" جمع" اسطوره" به گفته ارباب لغت از ماده" سطر" در اصل به معنى" صف" مى‌باشد، از اين رو به كلماتى كه در رديف هم قرار دارند و به اصطلاح صف كشيده‌اند، سطر مى‌گويند.

به اين ترتيب اسطوره به معنى نوشته‌ها و سطورى است كه از ديگران به يادگار مانده، و از آنجا كه در نوشته‌هاى پيشين افسانه‌ها و خرافات وجود دارد، اين كلمه معمولا به حكايات و داستانهاى خرافى و دروغين گفته مى‌شود.

واژه" اساطير" در قرآن نه بار تكرار شده، و همه از زبان كفار بى ايمان در برابر پيامبران به منظور توجيه مخالفتشان به آنها است.

" رب" همانگونه كه در جلد اول در تفسير سوره حمد گفته‌ايم به معنى" مالك مصلح" است، بنا بر اين به هر كس كه مالك چيزى باشد گفته نمى‌شود بلكه به مالكى مى‌گويند كه در صدد اصلاح و حفظ و تدبير ملك خويش است، به همين دليل گاه به معنى تربيت كننده و پرورش دهنده نيز آمده است.

" ملكوت" از ريشه" ملك" (بر وزن حكم) به معنى حكومت و مالكيت است، و اضافه" واو" و" ت" براى تاكيد و مبالغه مى‌باشد.

" عرش" به معنى تخت پايه بلند است و گاه به سقف و داربست نيز اطلاق مى‌شود، اين كلمه هنگامى كه در مورد پروردگار به كار مى‌رود به معنى" مجموعه عالم هستى" است كه در حقيقت تخت حكومت و فرمانروايى او محسوب مى‌شود

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 14  صفحه : 297
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست