اين
باور كردنى نيست!" اينها وعدههاى دروغينى است كه هم به ما و هم به پدران ما
در گذشته داده مىشد" (لَقَدْ
وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ).
" اينها فقط افسانهها و اسطورههاى پيشينيان است" (إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ).
آفرينش مجدد، اسطورهاى است و حساب و كتاب افسانهاى ديگر، و بهشت و دوزخ نيز
هر يك اسطورهاى بيش نيست!.
***
و از آنجا كه كفار و مشركان بيش از همه از مساله معاد وحشت داشتند و به
همين دليل با انواع بهانهها و لطائف الحيل مىخواستند شانه از زير بار آن خالى
كنند، قرآن نيز مشروحا و به طور مؤكد از معاد سخن مىگويد.
لذا در دنباله آيات مورد بحث از سه راه، منطق واهى منكران معاد را در هم
مىكوبد: از راه مالكيت خداوند بر پهنه عالم هستى، سپس ربوبيت او، و سر انجام
حاكميتش بر مجموعه جهان، و از تمام اين بحثها چنين نتيجه مىگيرد كه او از هر نظر
قدرت و توانايى بر مساله معاد را دارد، و عدالت و حكمتش ايجاب مىكند كه اين جهان،
عالم آخرت را به دنبال خود داشته باشد.
و جالب اينكه در هر مورد از خود مشركان اعتراف مىگيرد و سخن آنها را
[1] مقدم داشتن" تراب"
(خاك) بر" عظام" (استخوانها) يا به خاطر اين است كه باز گشت خاك به
زندگى نخستين عجيبتر است از بازگشت استخوانها، و يا اشاره به اينكه اجداد ما خاك
شدهاند و پدران ما تبديل به استخوان پوسيده، و يا اشاره به اينكه نخست گوشت بدن
انسان خاك مىشود و در كنار استخوانها قرار مىگيرد و سپس استخوانها خاك مىگردند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 294