نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 278
گر چه در بعضى از روايات اسلامى صراط مستقيم به ولايت على ع تفسير شده [1] ولى چنان كه
بارها گفتهايم اين گونه روايات بيان بعضى از مصداقهاى روشن است، و هيچ منافات با
وجود مصاديق ديگر مانند قرآن و ايمان به مبدء و معاد و تقوى و جهاد و عدل و داد
ندارد.
***
و نتيجه طبيعى اين موضوع همانست كه در آيه بعد بازگو مىكند" و كسانى
كه به آخرت ايمان ندارند به طور مسلم از اين صراط منحرفند" (وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ
الصِّراطِ لَناكِبُونَ).
" ناكب" از ماده" نكب" و" نكوب" به معنى انحراف
از مسير است، و" نكبت دنيا" در مقابل روى آوردن دنيا به معنى انحراف و
پشت كردن دنيا است.
روشن است كه منظور از" صراط" در اين آيه همان صراط مستقيم در آيه
پيش از آن است.
اين نيز مسلم است كسى كه در اين جهان از صراط مستقيم حق منحرف گردد در جهان
ديگر هم از صراط بهشت، منحرف شده به دوزخ سقوط مىكند چرا كه هر چه در آنجا است
نتيجه مستقيم كارهاى اينجا است، تكيه كردن روى عدم ايمان به آخرت و ارتباط و پيوند
آن با انحراف از طريق حق به خاطر آن است كه انسان تا ايمان به معاد نداشته باشد
احساس مسئوليت نمىكند.
در حديثى از امير مؤمنان على ع مىخوانيم:
ان اللَّه جعلنا ابوابه و صراطه و سبيله و الوجه الذى يؤتى منه، فمن عدل عن
ولايتنا او فضل علينا غيرنا فانهم عن الصراط لناكبون:
" خداوند ما رهبران دينى و الهى را درهاى وصول به معرفتش و صراط و طريق و
جهتى كه از آن به او مىرسند قرار داده، بنا بر اين كسانى كه از ولايت ما منحرف
گردند، يا ديگرى را بر ما برگزينند