نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 275
اگر اين مطالب حق بود چرا خدا كه به همه انسانها نظر لطف و مرحمت دارد براى
گذشتگان نفرستاد؟
ولى با توجه به اينكه محتواى دعوت تو از نظر اصول و اساس همان محتواى دعوت همه
پيامبران است، اين بهانهجويىها بى معنى است.
***
در سومين مرحله مىگويد:" يا اينكه آنها پيامبرشان را نشناختند، لذا
او را انكار مىكنند" (أَمْ لَمْ
يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ).
يعنى اگر اين دعوت از ناحيه شخص مرموز يا مشكوكى صورت گرفته بود ممكن بود
بگويند سخنانش حق است، اما خودش شخص ناشناخته و مرموزى است، نمىتوان به ظاهر
سخنانش فريب خورد.
ولى اينها سابقه تو را بخوبى مىدانند، در گذشته" محمد امين" ات مىخواندند
به عقل و دانش و امانت تو معترف بودند، پدر و مادر و قبيلهات را به خوبى
مىشناسند، پس جايى براى اين گونه بهانهها نيز نيست.
***
در چهارمين مرحله مىگويد:" يا اينكه مىگويند او ديوانه است"؟!
(أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ).
يعنى شخص او را به خوبى مىشناسيم، مشكوك و مرموز نيست اما به عقل و فكر او
ايمان نداريم، چه بسا اين سخنان را از روى جنون مىگويد، چرا كه با افكار عمومى
محيط هماهنگ نيست و اين ناهماهنگى و سنتشكنى خود دليل بر ديوانگى است!.
قرآن بلافاصله براى نفى اين بهانه جويى مىگويد:" پيامبر براى آنها حق
آورده است" و سخنانش گواه بر اين حقيقت است (بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِ).
" عيب كار اينجا است كه آنها از حق كراهت دارند"! (وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِ
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 275