نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 14 صفحه : 241
اين راه براى آنها هموار نخواهد شد، و اينجاست كه مىبينيم اكثريت كسانى كه
داراى چنين زندگى هستند به همه چيز پشت پا مىزنند و با ديده تحقير و انكار به همه
چيز مىنگرند.
اين بينوايان كور دل و اسيران چنگال هوى و هوس از سايه اطاعت و لطف پروردگار
بيرون مىروند، ولى طوق عبوديت هوى و هوس و شهوت را بر گردن مىنهند، و خود بنده
بندگان دگر مىشوند، افكارى منحط، ارواحى آلوده، و دلهايى سياه و تاريك دارند،
دورنماى زندگى آنها شايد براى بعضى جالب باشد اما از نزديك وحشتناك است چرا كه
ناآرامى حاصل از گناه و ترس از زوال نعمتها و مرگ فكر آنها را همواره در اضطراب
فرو مىبرد.
2-" تراب" و" عظام"
" تراب" به معنى خاك و" عظام" به معنى استخوانها است،
معمولا بدن انسان نخست تبديل به استخوانهاى پوسيده و سپس خاك مىشود، بنا بر اين
جاى اين سؤال باقى است كه چرا در آيه فوق، تراب بر عظام مقدم داشته شده است؟.
اين تعبير ممكن است اشاره به دو بخش مختلف بدن آدمى باشد نخست گوشتها فرو
مىريزد و خاك مىشود و استخوانها سالها بعد از آن باقى مىماند و سپس مىپوسد و
از بين مىرود.
اين احتمال نيز قابل توجه است كه" تراب" اشاره به نياكان بسيار قديم
باشد كه همگى خاك شدند و عظام اشاره به پدران كه استخوانهاى پوسيده آنها باقى است [1]