responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 13  صفحه : 436

است"؟! (قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا) [1] مسلما هر كس بوده از ظالمان و ستمگران است (إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ‌).

او هم به خدايان ما ستم كرده، و هم به جامعه و جمعيت ما و هم به خودش! چرا كه با اين عمل خويشتن را در معرض نابودى قرار داده است.

***
اما گروهى كه تهديدهاى ابراهيم را نسبت به بتها در خاطر داشتند، و طرز رفتار اهانت‌آميز او را با اين معبودهاى ساختگى مى‌دانستند" گفتند: ما شنيديم جوانكى سخن از بتها مى‌گفت و از آنها به بدى ياد مى‌كرد كه نامش ابراهيم است" (قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ‌) [2] درست است كه ابراهيم طبق بعضى از روايات در آن موقع كاملا جوان بود و احتمالا سنش از 16 سال تجاوز نمى‌كرد، و درست است كه تمام ويژگيهاى" جوانمردان"،" شجاعت" و" شهامت" و" صراحت" و" قاطعيت" در وجودش جمع بود، ولى مسلما منظور بت‌پرستان از اين تعبير چيزى جز تحقير نبوده بگويند" ابراهيم" اين كار را كرده، گفتند جوانى كه به او ابراهيم مى‌گفتند چنين مى‌گفت ... يعنى فردى كاملا گمنام و از نظر آنان بى‌شخصيت.

اصولا معمول اين است هنگامى كه جنايتى در نقطه‌اى رخ مى‌دهد براى پيدا كردن شخصى كه آن كار را انجام داده به دنبال ارتباطهاى خصومت‌آميز مى‌گردند، و مسلما در آن محيط كسى جز ابراهيم آشكارا با بتها گلاويز نبود،


[1] بعضى از مفسران كلمه" من" را در اينجا، موصوله دانسته‌اند، ولى با توجه به آيه بعد كه در حكم پاسخ سؤال است چنين به نظر مى‌رسد كه" من" در اينجا استفهاميه است.

[2] همانگونه كه سابقا هم اشاره كرديم بت‌پرستان حتى حاضر نبودند بگويند اين جوان از بتها عيبجويى مى‌كرد همين اندازه گفتند سخن از بتها مى‌گفت.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 13  صفحه : 436
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست