نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 403
ندارد و با مرگش همه چيز پايان مىيابد چنان كه در آيه 30 سوره طور
مىخوانيم" أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ
رَيْبَ الْمَنُونِ":
و گاه چنين مىپنداشتند كه چون اين مرد معتقد است خاتم پيامبران است بايد هرگز
نميرد تا حافظ آئين خويش باشد، بنا بر اين مرگ او در آينده دليلى خواهد بود بر
بطلان ادعاى او! قرآن در نخستين آيات فوق در جمله كوتاهى به آنها پاسخ مىدهد و
مىگويد:" ما براى هيچ بشرى قبل از تو زندگى جاويدان قرار نداديم" (وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ).
اين قانون تغييرناپذير آفرينش است كه هيچكس زندگى جاويدان ندارد.
وانگهى اينها كه از مرگ تو هم اكنون شادى مىكنند" اگر تو بميرى مگر
خودشان زندگى جاويدان دارند"؟! (أَ فَإِنْ
مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ).
شايد نياز به توضيح نداشته باشد كه بقاى شريعت و دين و آئين نياز به بقاى
آورنده آن ندارد، آئين ابراهيم ع و موسى ع و عيسى ع هر چند جاويدان نبودند ولى
قرنها بعد از وفات اين پيامبران بزرگ (و در مورد حضرت مسيح بعد از صعود او به
آسمان) باقى ماندند.
بنا بر اين جاودانگى مذهب نياز به پاسدارى دائمى پيامبر ندارد، ممكن است
جانشينان او خط او را ادامه دهند.
و اما اينكه آنها خيال مىكنند با درگذشت پيامبر ص همه چيز پايان مىيابد در
حقيقت كور خواندهاند، زيرا اين سخن در مورد مسائلى صحيح است كه قائم به شخص باشد،
اسلام نه قائم به شخص پيامبر بود، و نه اصحاب و يارانش آئينى بود زنده و پويا كه
بر اساس حركت درونيش پيش مىرود، و مرزهاى زمان و مكان را مىشكافد و به سير خود
ادامه مىدهد.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 403