نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 313
نكتهها:
1- حتى در گرفتن وحى عجله مكن-
جملههاى اخير درسهاى آموزندهاى در برداشت، از جمله، نهى از عجله به هنگام
دريافت وحى، بسيار ديده شده افرادى به هنگام شنيدن سخن يك گوينده، هنوز مطلب تمام
نشده به تكرار يا تكميل آن مىپردازند، اين امر گاهى ريشه كم صبرى دارد و گاهى
غرور و اظهار وجود، ولى گاهى نيز عشق و علاقه زياد به دريافت مطلب و انجام
ماموريتى انسان را بر اين كار وادار مىكند كه در اين صورت انگيزه مقدسى دارد،
ولى، نفس عمل يعنى عجله كردن غالبا ايجاد مشكلات مىكند، به همين دليل در آيات فوق
از اين كار نهى شده، هر چند به منظور صحيحى باشد اصولا كارهايى كه شتابزده انجام
مىگيرد خالى از عيب و نقص نخواهد بود، قطعا كار پيامبر ص به خاطر داشتن مقام عصمت
از خطا و اشتباه مصون بود، ولى او بايد در همه چيز سرمشق و الگوى مردم باشد تا مردم
حساب كنند جايى كه براى دريافت وحى نبايد شتابزدگى به خرج داد تكليف بقيه كارها
روشن است.
البته عجله را با سرعت نبايد اشتباه كرد: سرعت آن است كه برنامه كاملا تنظيم
شده باشد و تمام مسائل محاسبه گردد سپس بدون فوت وقت برنامه پياده شود ولى عجله
آنست كه هنوز برنامه كاملا پخته نباشد، و نياز به تكميل و بررسى داشته باشد، به
همين دليل سرعت، مطلوب است و عجله و شتاب نامطلوب.
البته در تفسير اين جمله احتمالات ديگرى نيز گفتهاند از جمله اينكه گاهى به
هنگام دير شدن وحى پيامبر بىتابى مىكرد، آيه به او تعليم مىدهد بىتابى مكن، ما
به موقع خود آنچه لازم باشد بر تو وحى مىكنيم، و بعضى گفتهاند چون آيات قرآن
مجيد يك بار به صورت جمعى در شب قدر بر قلب پيامبر ص نازل شد، و يك بار هم بطور
تدريجى در مدت 23 سال، لذا پيامبر ص بهنگام نزول تدريجى آيات، گاه پيشقدم بر
جبرئيل مىشد، قرآن دستور مىدهد در اين كار عجله مكن و بگذار نزول تدريجى هر كدام
به موقع خود انجام گيرد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 313